صنایع دستی استان تهران
در بین صنایع دستی رایج در استان تهران بافت قالی و قالیچه گستردگی فوق العاده چشمگیری دارد و هم اینک به صورت حرفه ای خانگی تقریباً در تمام نقاط روستایی استان رایج می باشد و به طوری که از آمار برمی آید قالیبافی در مناطق غیر شهری کرج، دماوند و شمیرانات دایر بوده است و این رشد شتابناک دلیل برجا بازکردن صنایع دستی به عنوان یک عامل مکمل اقتصاد کشاورزی در جوامع روستایی می تواند باشد.
گره رایج در قالیبافی استان تهران گره فارسی است که در آن خامه از کناره یک نخ تار به عقب رفته و پس از گره زدن نخ تار جنبی از میان دو تار بیرون آمده و سفت می شود اما اکثر کسانی که ظرف سالهای اخیر به قالیبافی روی آورده اند از گره ترکی که مختص قالیبافان ترکمن، آذربایجانی، همدانی و … است استفاده می کنند.
گفتنی است که در شهر تهران تعدادی از طراحان هنرمند و نیز هنرمندان قالی باف نیز به فعالیت می پردازند که آثار بسیار نفیس و باارزشی نظیر چهره بافی، تابلوبافی، آثار حجمی و قالیچه های با کیفیت بالا از لحاظ طرح و نقش و بافت را پدید می آورند.
صنعت دستی دیگری که بویژه در مناطق روستایی استان تهران دارای سابقه تولید است و در گذشته گروههای کثیری نیز به آن اشتغال داشته اند بافت انواع گلیم نقش دار و مخطط است.
اصطلاح روکاری معمولاً به آن گروه از تولیدات دست ساز اطلاق می شود که طی آن دختران و زنان روستایی با استفاده از سوزن یا قلاب و به کمک نخهای رنگین، برروی پارچه نقشها و طرحهای اصیل و سنتی را پدید می آورند. رودوزیهای ایرانی کلاً قابل تقسیم به سه دسته است:
1_ گونه ای که زمینه اساسی پارچه را سراسر بخیه می پوشاند تا زمینه تازه ای از رنگ و نقش پدید آید مانند سوزندوزیهای بلوچ و قلابدوزی رشت و پته دوزی کرمان.
2_ گونه ای که برروی پارچه نقش چندانی دوخته نمی شود بلکه با عبور نخهای رنگین از لابلای تاروپود پارچه و دوختن این الیاف به یکدیگر پارچه ساده حالتی مشبک و رنگین بخود می گیرد مانند سکمه دوزی قلابدوزی اصفهان.
3_ گونه یی که در آن زمینه پارچه به رنگ اصلی باقی مانده و به کمک الیاف دارای روکشهای فلزی، نقوش متنوعی برروی پارچه دوخته می شود مانند ده یک دوزی(که درحال حاضر منسوخ شده) نقده دوزی، تافته دوزی، خوس دوزی و زردوزی که گلابتون دوزی نامیده می شود. انواعی از رودوزی در شهر تهران رواج دارد و منجمله قلاب دوزی، قلاب بافی و گلدوزی از جمله رودوزی های رایج در شهر تهران است
منطفه فیروزکوه به دلیل کوهستانی بودن و از آنجا که دارای مراتع سرسبز و قهراً گله داری و دامپروری گسترده ای است یکی از مراکز تولید پشم ایران محسوب می شود و جاجیم های تولیدی آن نیز دارای معروفیت خاصی است.
جاجیم های تولیدی و روستاهای فیروزکوه به دلیل نزدیکی منطقه با مازندران کاملاً تحت تأثیر دستبافی آلادشت و شبیه پارچه های آلادشت است با این تفاوت که عرض جاجیم های تولیدی از 25 سانت تجاوز نمی کند. گروهی از عشایر قشقایی ساکن در روستای قجرتخت رستم نیز در گذشته به تولید جاجیم هایی بسیار نفیس اشتغال داشته اند ولی در حال حاضر اکثراً به دلیل جاذبه های اقتصادی بهتر قالیبافی جذب این حرفه شده اند.
در روستای کوهان ازتوابع دماوندعده ای به تولید جاجیم اشتغال دارندکه بافته هایشان دارای عرض 25 سانت می باشد.
پرپیشینه ترین صنعت دستی رایج در منطقه روستایی استان تهران بافت چادرشب در اندازه های مختلف و برای مصارف متفاوت است که به صورت حرفه ای خانگی هم اینک در روستاهای کوهان و گیلان (از تواقع شهرستان دماوند) جریان دارد و دست اندرکاران آن که عمدتاً زنان و دختران خانه دار هستند با بهره گیری از دستگاههای چوبی ساده محصولاتی بسیار نفیس و ظریف که دارای طرحهای راه راه و پیچازی به رنگهای زرد, قرمز, سبز, بنفش, نارنجی, قهوه ای, نیلی و … است تولید می کنند.
از جمله صنایع پرپشینه دیگری که در مناطق روستایی استان تهران رواج داشته ولی در حال حاضر تقریباً منسوخ شده صنعت نمدمالی است. این حرفه که در گذشته گروه کثیری از ساکنان مناطق روستایی استان تهران به ویژه سکنه روستایی طالقان, ورامین و عشایر اسکان یافته در شهر ری و شهریار به آن اشتغال داشته اند به علت پائین بودن میزان تقاضا و دشواری کار و بالا رفتن قیمت مواد اولیه در سالهای اخیر کلیه دست اندرکاران خود را از دست داده و هم اینک فقط تعداد معدودی از عشایر هنگامی که به مراتع حومه سد لار (در منطقه شمیرانات) کوچ می کنند مقدار محدودی نمد برای مصارف شخصی تولید می نمایند.
در روستای کش (از توابع طالقان) هنوز نشانه هایی از تولید این محصول به چشم می خورد و نمدمالان در صورت دریافت سفارش گاهی اقدام به تولید نمی کنند. در منطقه امامزاده جعفر (از توابع ورامین) که در گذشته یکی از عمده ترین مناطق تولید نمد در استان تهران بود از چند سال قبل به این سو فعالیت ها رو به کاهش گذاشته است.
در منطقه ورامین بافت زیلوهای نامرغوب و ارزان قیمت رواج بالنسبه گسترده ای دارد به طوری که در قشلاق داودآباد، باقرآباد، گرگ تپه، قرچک و خیرآباد زیلوبافی دایر است و گروهی از تولیدکنندگان غیربومی با بهره گیری از دستگاههای بافندگی دستی سرگرم کار هستند.
قسمتهای جنوبی سلسله جبال البرز به ویژه بخشهای جلگه ای استان (نظیر دشت ورامین و ری) که حاصل رسوبات آبرفتی رودخانه های جاجرود و کرج است دارای طبقات رسی است که همین مسئله موجبات رشد و رونق صنعت سفالگری و آجرپزی در این ناحیه را از سالهای پیش باعث شده و وجود کوره های متعدد آجرپزی در این ناحیه را از سالهای پیش باعث شده و وجود کوره های متعدد آجرپزی در حومه ری و ورامین دلیل خوبی بر مرغوبیت خاک در این منطقه جهت سفالگری می باشد.
تولیدات عموماً بدون لعاب هستند ولی به لحاظ مرغوبیت خاک منطقه دارای شفافیت و ویژگی خاصی هستند. اما در شهر تهران کارگاههای متعدد سفالگری و نیز هنرمندان سفالگر بسیاری که آثارشان را به ویژه از طریق گالری ها و نمایشگاهها به فروش می رسانند و در دو سالانه های سفالگری هم شاهد آثار باارزش آنان هستیم به فعالیت می پردازند.
گفتنی است که برخی از هنرمندان سفالگر در حدود شهر ری و نیز مهرشهر کرج و بعضاً در محل اقامت خود در شهر تهران به تولید انواع محصولات سفال و سرامیک می پردازند.
همچنین این رشته ها جزء صنایع دستی این استان می باشد: شیشه گری، مصنوعات چرمی، چاپ کلاقه ای، ساخت مصنوعات تزئینی، آهنگری هنری، معرق چوب، منبت چوب.
منبع : صنایع دستی و هنرهای سنتی ایران