سینما

موفق‌ترین فیلم‌های سینمای جهان عرب

با مجله اینترنتی گلثمین در یک مطلب تازه از سینما همراه باشید :

وب سایت همشهری شش وهفت – محمد صادق شایسته: مدتی پیش، پس از آن‌که شهاب حسینی جایزه بهترین بازیگر جشنواره کن 2016 را به دست آورد یکی از کارشناسان فرهنگی عربستان با اشاره به موفقیت‌های بین‌المللی سینمای ایران به انتقاد از وضعیت موفقیت‌های فرهنگی این کشور در مجامع جهانی پرداخت. نکته‌ای که نه تنها در خصوص عربستان صدق می‌کند بلکه می‌توان به بسیاری از کشورهای عرب زبان دیگر هم تعمیم داداصولا برد بین المللی سینما در کشورهای عرب زبان بسیار محدود است.

 

در طول یک قرن گذشته برخی کشورهای عربی در مقاطع زمانی مختلف توانسته‌اند با ساخت چند فیلم توجه جهان را به سمت سینمای کشورهای عرب زبان جلب کنند. مهم‌ترین این کشورها مصر، لبنان، الجزایر، فلسطین و اردن بوده‌اند. باقی کشورها نیز نهایتا یک یا دو اثر مهم و قابل دیدن در همه این سال‌ها ساخته‌اند و کمتر کارگردان عربی در منطقه هست که توانسته باشد مثل کارگردانان سرشناس ایرانی از جمله کیارستمی، فرهادی و مجیدی اعتبار درخوری در سینمای جهان داشته باشد.

 

جالب است که در برخی کشورهای این حوزه، مثل عربستان حتی سالن رسمی‌سینما هم ساخته نشده است. هر چند برخی از این کشورها مثل سوریه، لبنان، عراق، مصر و الجزایر تا قبل از آغاز انقلاب‌های اخیر در کشورهای عربی و بحرانی نشدن وضعیت کشورها در منطقه، سینمای داخلی نسبتا موفقی داشتند و هر ساله چندین فیلم از تولیدات داخلی خودشان را روانه سینماها می‌کردند، اما از زمان شروع درگیری‌های قرن جدید در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا وضع سینما روز به روز در این کشورها افول کرد، به‌اندازه‌ای که امروز در بسیاری از کشورهای عربی حتی تولید داخلی هم وجود ندارد.

 

یک نکته مهم دیگر در خصوص سینمای جهان عرب در سال‌های اخیر، نداشتن تنوع موضوعی است، بیشتر کارگردانان مطرح امروز در جهان عرب درگیر تحولات سیاسی و اجتماعی کشورهای خودشان و منطقه هستند و فیلم‌های‌شان بیش از هر چیز دیگر، زبانی اعتراضی دارد.

 

ازصحراگردی تا دفاع ازباغ لیمو

موضوعاتی مثل تبعات رفتار نژادپرستانه رژیم صهیونیستی با مردم فلسطین، رنج هایی که مردم فلسطین و صلح‌طلبان مناطق اشغالی از وضعیت فعلی می‌برند، تاثیرات مخرب جنگ و ناامنی بر زنان و کودکان و شرایط زندگی کردن در فضای ملتهب سال‌های اخیر کشورهای عربی بیشتر مورد توجه فیلم‌سازان بوده و کمتر فیلمسازی به سراغ ساخت اثر حوزه‌های مختلف رفته است.

 

عموم فیلمسازان عرب زبان جهان هم عمدتا ساکن کشورهای خودشان نیستند. به این دلیل و دلیلی مثل بودجه پایین کشورهای عربی برای فعالیت‌های فرهنگی به خصوص سینما، فیلم‌هایی که این کارگردان‌ها می‌سازند عموما محصول مشترک است.

 

حالا به بهانه این که سال گذشته یک فیلم عرب زبان به نام «Theeb» توانست به عنوان یکی از نامزدهای اسکار بهترین فیلم خارجی زبان انتخاب شود ، مروری کردیم بر برخی از مهم‌ترین فیلم‌های سینمای عرب در سال‌های اخیر. البته برخلاف این سینمای نه چندان پرمحصول و داستانی، عرب‌ها در سال‌های اخیر یک سری مستندهای مهم و دیدنی ساخته‌اند که اگر فرصتی بود به آن ها نیز خواهیم پرداخت.

واجده

 

این فیلم از هر جهت مهم‌ترین اثر سینمایی معاصر کشور عربستان است. اولین نکته در خصوص این فیلم که در سال 2012 ساخته شده حضور حیفا المنصور به عنوان کارگردان فیلم است. المنصور را می‌توان اولین زن کارگردان سینمای نه چندان غنی عربستان دانست. او که پدرش هم شاعری جنجالی است یکی از چهره‌های خبرساز سینمای جهان عرب است.

 

«واجده» اولین فیلم این کارگردان نیست و او قبل از ساختن فیلم سینمایی در زمینه آثار کوتاه و نیمه بلند هم تجربه‌های متعددی داشته است، اما بی شک این فیلم مهم ترین فیلم کارنامه این کارگردان 41 ساله است. «واجده» اولین فیلمی‌است که به عنوان نماینده عربستان به اسکار معرفی شده بود.

 

این فیلم از لحاظ موضوعی شباهت زیادی به حس و حال فیلم «بچه‌های آسمان» اثر تحسین شده مجید مجیدی دارد. فیلم داستان دختری 11 ساله به همین نام است. «واجده» دلبسته یک دوچرخه سبز رنگ است که هر روز در راه رفتن به مدرسه با آن مواجه می‌شود،.

 

با این حال مادرش حاضر نمی‌شود این دوچرخه را برایش بخرد و همین مساله باعث می‌شود داستان فیلم شکل بگیرد. ماجده دوچرخه را می‌خواهد؛ پس روش‌های مختلفی برای خرید آن پیدا می‌کند، از شرکت در مسابقات قرآن که جایزه نقدی بسیار خوبی دارد تا درست کردن یک سری دستبندهای قیطانی برای هم‌کلاسی‌هایش و فروختن آنها با همراهی معلم‌اش. او تلاش‌های زیادی برای به دست آوردن دوچرخه می‌کند.

 

ولی هر بار به دلیلی به آرزویش نمی‌رسد و دست آخر یک اتفاق غافلگیر کننده او را به دوچرخه می‌رساند و باعث می‌شود واجده بتواند با پسر همسایه‌شان مسابقه‌‌ای را که همیشه آرزویش را داشته برگزار کند. این فیلم در جشنواره‌های متعددی از جمله ونیز، ونکوور، سان‌فرانسیسکو و پالم اسپرینگز به نمایش درآمد و مورد استقبال بالایی هم قرار گرفت. «واجده» با مشارکت‌ کشورهای عربستان سعودی، آلمان، امارات، اردن، هلند و آمریکا ساخته شده است.

 

 

ازصحراگردی تا دفاع ازباغ لیمو

 

 

اینک بهشت

 

شاید مهم ترین چهره سال‌های اخیر سینمای عرب هانی ابواسعد باشد؛ کارگردانی که با فیلم هایش توانست حسابی نام سینمای فلسطین را در جهان بر سر زبان ها بیندازد. او با کارگردانی فیلم «اینک بهشت» در سال 2005 تبدیل به اولین کارگردان فلسطینی شد که به جمع نامزدهای نهایی دریافت اسکار بهترین فیلم خارجی زبان راه یافت؛ اتفاقی که در سال 2013 با فیلم «عمر» – که خیلی‌ها آن را بهترین فیلم کارنامه کاری او می‌دانند-  بار دیگر اتفاق افتاد.

 

«اینک بهشت» که از بازی کایس ناشف و علی سلیمان به عنوان بازیگران اصلی بهره می‌برد داستان دو رفیق گرمابه و گلستان به نام‌های سعید و خالد است که از کودکی در فلسطین با هم بزرگ شده‌اند. حالا آنها در جوانی تصمیم بزرگی در زندگی خود می‌گیرند و برای انجام یک عملیات شهادت طلبانه خودشان را آماده می‌کنند. فیلم داستان روزهای پایانی این دو در کنار هم است.

 

ابواسعد نشان داده وضعیت روحی و روانی جوانان فلسطینی که تحت تاثیر درگیرهای فلسطین و رژیم صیهونیستی هستند تاثیر مهمی‌بر انتخاب موضوعات و فیلمسازی اش دارد. شاید به همین دلیل چند سال بعد با موضوع تقابل جوانان فلسطینی با نظامیان رژیم صهیونیستی فیلم تحسین شده دیگری به نام «عمر/Omar» می‌سازد. «عمر» درمورد شخصیتی به همین نام با بازی آدم بکری است.

 

عمر یک جوان نانواست که هرروزخودش را درتیررس نظامیان اسرائیلی قرارمی‌دهد و از دیوارحائل بالا می‌رود تانادیا؛ دختری را که دوستش دارد ببیند، اما یک بار توسط  نیروهای رژیم صیهونیستی دستگیر می‌شود و آنجاست که مخاطب می‌فهمد آن شاگرد نانوا یکی از جوانانی است که علیه رژیم صیهونیستی فعالیت‌های مسلحانه انجام می‌دهند. البته ابواسعد کارهای دیگری هم در کارنامه دارد، اما این دو فیلم تحسین شده‌ترین و موفق‌ترین آثار کارنامه او هستند.

 

ازصحراگردی تا دفاع ازباغ لیمو

 

 

 

درخت لیمو

 

یکی از احساسی ترین فیلم‌های عرب زبان در سال‌های اخیر و محصول سال 2008. فیلم داستان زن مسلمان فلسطینی به نام سلماست درسرزمین‌های اشغالی زندگی می‌کند. تنها دارایی‌اش باغ لیمویی است که با خدمتکار پیر خانوادگی‌ شان ابوحسام سال‌هاست بعد از مرگ همسرش آن را اداره می‌کند.

 

آنها زندگی ساده وبی‌دغدغه‌ای را می‌گذرانند،تا این که روزی متوجه می‌شوند که همسایه‌ای جدیدبه نزدیکی آنها نقل مکان کرده‌است. همسایه جدید آنهاوزیر دفاع رژیم صهیونیستی است که خیلی زود باعث می‌شود آرامش زندگی سلما  به هم بریزد. سرپرست گروه محافظان وزیردفاع اعلام می‌کند که باغ لیموی سلما می‌تواند به لحاظ امنیتی برای خانواده وزیرخطرناک باشد و تبدیل به پناهگاهی برای تروریست‌هایی شود که قصد حمله به وزیر یا خانواده او رادارند.

 

همین امر باعث می‌شود تا فرماندهی نظامیان رژیم صهیونیستی دستور دهد باغ تخریب شود. سلما شکایت می‌کند، اما شکایت اوپذیرفته‌نمی‌شود. اودست به دامن وکیلی به نام زیاد می‌شود. زیاد وکالت سلما را می‌پذیرد و به دادگاه نظامی شکایت می‌کند،امادادگاه رای قاطع به تخریب باغ سلما می‌دهد،اما سلما باز هم ازپا نمی‌نشیند.

 

سلما فیلم شیرینی است؛ مبارزه زنی فلسطینی برای گرفتن حق و حقوقش، زنی محکم و دوست داشتنی که به سرعت می‌تواند حس همذات پنداری را در مخاطبان فیلم برانگیزد. هیام هباس در این فیلم نقش آفرینی بسیار دلنشینی دارد.

 

این فیلم تحسین بسیاری از منتقدان جهان را برانگیخت و در جشنواره‌های معتبری چون برلین، آسیا پاسیفیک و جشنواره فیلم اروپا مورد تقدیر قرار گرفت. ایرن ریکلیس؛ کارگردان فیلم تلاش زیادی کرده که طعنه‌های سیاسی اش چندان بر فیلم سایه نیافکند و تقریبا در این کار موفق شده است.

 

ازصحراگردی تا دفاع ازباغ لیمو

 

 

 

حالا کجا برویم؟

 

«حالا کجا برویم؟» محصول سال 2011 دومین تجربه کارگردانی نادین لبکی یکی از مطرح ترین کارگردانان زن فعلی جهان عرب و کارگردان زن لبنانی است. این فیلم را می‌توان در زیر شاخه فیلم‌های کمدی- درام قرار داد. داستان «حالا کجا برویم؟» در یک روستای بی نام و نشان می‌گذرد. خیلی‌ها این روستا را نمادی از خود لبنان می‌دانند.

 

این روستا موقعیت جغرافیایی بسیار خاصی دارد و دور تا دور آن به دلیل مین‌های موجود در اطرافش با سیم‌خاردار محصور شده است. تنه یک پل کوچک باعث ارتباط این ده کوچک با همسایگانش است. اهالی این روستا هم مسیحی‌اند و هم مسلمان و از قدیم هم شیخ و کشیش با هم ارتباط خوبی داشته‌اند، اما کم کم پای اختلافات عقیدتی به این روستا باز می‌شود و همین مساله تنش‌های زیادی بین اهالی باز می‌کند.

 

در این بین دو پسر نوجوان به نام‌های روکوز و نسیم با رد شدن از مسیر خطرناک میدان مین نیازمندی‌های روستا را از اطراف فراهم می‌کنند. آنها یک بار در این رفت و آمد یک آنتن تلویزیون می‌خرند تا روستا تلویزیون هم داشته باشد، اما ورود تلویزیون به روستا و گوش کردن اهالی به خبرهایی در مورد درگیری‌های قومی‌قبیله‌ای خارج از روستا فضا را متشنج‌تر می‌کند و بالاخره با ایجاد یک سوء‌تفاهم همه چیز به سمت رخ دادن یک جنگ تمام عیار در روستا پیش می‌رود.

 

حالا آن عده از اهالی صلح‌طلب روستا که بیشترشان را زنان خانه‌دار تشکیل می‌دهند تصمیم می‌گیرند هر کاری کنند تا آرامش دوباره به مردهای‌شان بازگردد. قبل از آن که شعله  آتش جنگ در حال وقوع به شکل مهارناپذیری زیاد شود. فیلم پر از استعاره است، نگاه کارگردان به شدت متکی بر ذات انسانی است و در تمام فیلم تلاش می‌کند بگوید قبل از هر چیز همه ما انسانیم و این مهم‌ترین نقطه مشترکی است که با اتکا بر آن می‌توان از جنگ و خونریزی بیهوده جلوگیری کرد.

 

لبکی برای انتقال درست این مفهوم هم دست به دامن حس مادری و زن بودن زده‌است. خود لبکی یکی از بازیگران اصلی است. لیلا فواد، کلود باز، موسی وبا و آنتونی ال نوفیلی دیگر بازیگران اصلی فیلم هستند. این فیلم در جشنواره‌های کن، تورنتو و سن سباستین با استقبال بسیار خوبی مواجه شد. فیلم اشاره‌های اساسی به جنگ‌های داخلی لبنان دارد و یکی از آثار مهم در این زمینه به شمار می‌رود.

 

ازصحراگردی تا دفاع ازباغ لیمو

 

 

 

ذیب

 

اگر قیاس مع‌الفارقی کرده باشیم می‌توانیم بگوییم فیلم تحسین شده ناجی ابونوار که در سال 2015 ساخته شده شباهت زیادی با شاهکار جاودانه دیوید لین؛ «لارنس عربستان» دارد؛  داستان سفری در دل صحرا آن هم در ابتدای قرن 21 و در کشوری بادیه نشین و عرب زبان. «ذیب» فیلمی‌است که اصطلاحا به آن بیگ پروداکشن می‌گویند.؛ فیلم‌هایی پرهزینه که معمولا بیشتر در سینمای آمریکا شاهد ساخته شدن آنها هستیم.

 

شاید به همین دلیل کشور نه چندان متمولی چون اردن «ذیب» را با مشارکت امارات، قطر و انگلستان ساخته است. ماجرای فیلم «ذیب» در ابتدای قرن بیستم و در سال 1916 می‌گذرد؛ همان زمان که پایه‌های حکومت عثمانی لغزیده بود و این سلسله پر فراز و نشیب به پایان دوران حاکمیت خود نزدیک می‌شد. فیلم، داستان نوجوانی به همین نام است که در اوج بدویت و دوری از درگیری‌های حاکم بر جهان به زندگی صحرایی خود مشغول است.

 

زندگی ذیب با ورودیک افسرانگلیسی به‌هم می‌ریزد. این افسر انگلیسی قصد دارد به چاه آبی در دل صحرا و کنارخط راه‌آهن‌برسد. او ماموریت دارد خط راه‌آهنی را که وسیله‌ای برای جا به جایی تدارکات نظامی‌ارتش ترک‌های عثمانی است منفجرکند. افسر که نیازمند راهنمایی برای رسیدن به مقصد است ذیب وحسین برادربزرگ‌ترش را با خود همراه می‌کند.

 

سفر پرمخاطره ‌آن‌ها دردل صحرا رخ می‌دهد و جدا از تقابل با طبیعت آنها با نیروهای عثمانی،انقلابی‌ها وراهزنان محلی رودررومی‌شوند.کل فیلم ازدریچه چشم ذیب روایت می‌شود؛کودک شجاع بادیه‌نشینی که پدروبرادرش را ازدست داده‌اما زندگی دربیابان با مردانی جنگجو،به اوآموخته که چگونه برای بقا مبارزه کند وتسلیم نشود.

 

ابوانوار برای ساخت این فیلم نزدیک به یک سال در صحرا زندگی کرد و تحقیقات مفصلی در خصوص زندگی قبیله قدیمی‌ «بدوین» اردن انجام داده است؛ قبیله ای که شخصیت اصلی داستان فیلم متعلق به آنجاست.

 

منتقدان بسیاری این فیلم را روایتی تکان دهنده از اوضاع جهان در زمان و مکانی می‌دانند که پیش از این توجه چندانی به آن در سینما نشده است. جاسر عید، حسین سلامه و حسن مطلق بازیگران اصلی این فیلم سینمایی هستند. ابونور با این فیلم علاوه بر نازمد شدن در بخش اسکار بهترین فیلم خارجی زبان جایزه بهترین کارگردانی را هم از جشنواره «ونیز» به دست آورد.

 

ازصحراگردی تا دفاع ازباغ لیمو

 

 

 

اسما

یک فیلم تکان دهنده و تاثر انگیز در خصوص شرایط یک زن مبتلا به ایدز در مصر در سال 2011. کشور مصر هم مثل بسیاری از کشورها با مقوله بیماری «ایدز» آشنایی ندارد. آنها هنوز هم به کسی که مبتلا به این بیماری شده باشد به دلیل ذهنیتی که از علت وقوع «ایدز» در ذهن خودشان دارند با نگاهی کاملا منفی نگاه می‌کنند.

 

«اسما» به کارگردانی امر سلاما؛ فیلمساز جوان مصری یکی از آثار تاثیرگذار سینمای مصر در زمینه توجه به این بیماری است که به دلیل ساختار قدرتمندی که دارد در بین فیلم‌های عرب زبان چند سال اخیر تبدیل به یک فیلم شاخص و مهم شده است.

 

اسما داستان زنی به همین نام است، مستقل و پرانرژی که با پسری به نام مسعود ازدواج می‌کند. بنابر اتفاقی مسعود به زندان می‌افتد و در آن جا به بیماری «ایدز» مبتلا می‌شود، اما پس از آزادی از زندان این موضوع را به همسرش نمی‌گوید‌.

 

اسما پس از مرگ مسعود می‌فهمد به این بیماری مهلک دچار شده است. امر سلاما در این فیلم در عین حال که تلاش کرده به اعتقادات و ذهنیات عامه مردم احترام بگذارد، اما نتوانسته انتقادات تند و تیزش از رفتار جامعه مصر در قبال چنین مصداق هایی را مخفی کند. فیلم بر تنهایی اسما تاکید دارد و آن را به گونه ای به تصویر می‌کشد که نمادی اززن‌های دیگر جامعه مصر هم در آن دیده شود.

 

سلاما در «اسما» عامدانه پوششی خاص برای شخصیت اصلی‌اش انتخاب کرده تا به نوعی نشان دهد درگیر شدن یک انسان با این بیماری گاه ربطی به افسارگسیختگی رفتاری ندارد. «اسما» که دومین تجربه بلند کارگردانی امر سلاما ست تحسین بسیاری از منتقدان خارجی را برانگیخت و جایگاه قابل توجهی به این کارگردان جوان داد.

ازصحراگردی تا دفاع ازباغ لیمو

 

امیدواریم از این مطلب بهره کافی را برده باشید ، بزودی با شما همراه خواهیم بود در یک مطلب تازه تر از دنیای سینما

مجله اینترنتی گلثمین آرزوی بهترینها را برای شما دارد.

لینک منبع

امتیاز شما به این مطلب
تبلیغات

مطالب پیشنهادی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا