شعر

کوچه‌ی بن‌بست (ایرج جنتی عطایی)

با مجله اینترنتی گلثمین در یک مطلب تازه از شعر همراه باشید :

اشعار عاشقانه , اشعار عاشقانه ایرج جنتی عطایی

اشعار عاشقانه ایرج جنتی عطایی

ایرج جنتی عطایی (زاده ۱۹ دی ۱۳۲۵ مشهد)، شاعر، ترانه‌سرا و نمایشنامه‌نویس ایرانی است. در شهر مشهد زاده شد. همکاری وی با بابک بیات آهنگساز و داریوش اقبالی، منجر به خلق ترانه‌هایی مهم با درون‌مایه‌های سیاسی، اجتماعی، و عاشقانه شد.او هم اکنون در کشور بریتانیا و شهر واتفورد اقامت دارد.

 

میون این همه کوچه که بهم پیوسته 

کوچه‌ی قدیمی ما کوچه‌ی بن‌بسته 

 

دیوار کاه‌گلی یه باغ خشک، که پر از شعرای یادگاریه 

مونده بین ما و اون رود بزرگ، که همیشه مثل موندن جاریه 

 

صدای رود بزرگ، همیشه تو گوش ماست 

این صدا لالاییِ خواب خوب بچه‌هاست 

 

کوچه اما هر چی هست، کوچه‌ی خاطره‌هاست 

اگه تشنه‌ست اگه خشک، مال ماست کوچه‌ی ماست 

 

توی این کوچه به دنیا اومدیم 

توی این کوچه داریم پا می‌گیریم 

 

یه روزم مثل پدربزرگ باید 

تو همین کوچه‌ی بن‌بست بمیریم 

 

اما ما عاشق رودیم مگه نه؟ 

نمی‌تونیم پشت دیوار بمونیم 

 

ما یه عمره تشنه بودیم مگه نه؟ 

نباید آیه‌ی حسرت بخونیم 

 

دست خسته‌مو بگیر تا دیوار گلی رو خراب کنیم 

یه روزی، هر روزی باشه دیر و زود 

 

می‌رسیم با هم به اون رود بزرگ 

تنای تشنه‌مونو می‌زنیم به پاکی زلال رود 

 

گردآوری:بخش فرهنگ و هنر

امیدواریم از این مطلب بهره کافی را برده باشید ، بزودی با شما همراه خواهیم بود در یک مطلب تازه تر از دنیای شعر

مجله اینترنتی گلثمین آرزوی بهترینها را برای شما دارد.

لینک منبع

امتیاز شما به این مطلب
خیریه سلام | موسسه حامیان سلامت کودکان
تبلیغات

مطالب پیشنهادی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا