انسان چگونه میتواند موجودات فضایی را کشف کند؟
برترینها: یکی از پرسشهای مهم در دنیای علم این است که چرا با تمامی پیشرفتهای علمی، هنوز نتوانستهایم موجودات هوشمند فضایی را کشف کنیم؟ چرا در تاریخ بشریت، هیچ بیگانهای با ما ارتباط برقرار نکردهاست؟ چرا هیچ جنگ فضایی بین دو گونه متفاوت از دو کهکشان دور، اتفاق نیفتاده است؟
جستجو برای کشف موجودات فضایی، سالهاست که آغاز شده و هنوز هم با بودجههایی مناسب ادامه دارد. راههای زیادی امتحان شده و هر چندوقت یک بار، ایده جدیدی برای کشف و ارتباط با بیگانگان به ذهن دانشمندان میرسد.
اینکه آیا نبود هیچ نشانهای از موجودات فضایی، به معنی تنها بودن انسان در تمامی کیهان است یا نه، به میزان نگاه مثبت و منفی شما ارتباط دارد. هرچند علم آمار به ما میگوید که با وجود این تعداد کهکشان و سیاره ناشناخته، باید جایی در این دنیای بزرگ، موجوداتی متفاوت با انسان زندگی کنند.
ارتباط رادیویی
اولین ایده انسان در مورد موجودات فضایی این بوده که باید گونهای از این موجودات، در سیارهای دور زندگی کنند. گونهای که آنقدر باهوش باشد و پیشرفت کرده باشد که بتواند از طریق ارتباط رادیویی، با زمین تماس بگیرید.
انسان بیش از ۱۲۰ سال است که از امواج رادیویی استفاده میکند. این پوشش رادیویی نشان میدهد که اگر موجوداتی در فاصله ۱۲۰ سال نوری با انسان قرار داشته باشند، باید این امواج را دریافت کرده و شنیده باشند.
موضوع اشارهشده البته استفاده عادی از رادیو بود. از سال ۱۹۶۰، یک برنامه پیشرفته رادیویی در آمریکا، به شنیدن و ارسال سیگنالهای مستقیم به فضا مشغول است. سیستمهای پیشرفته ناسا و تلسکوپهای قدرتمند این مجموعه، راه را برای جستجوی رادیویی امواج بیگانه بسیار آسان کردهاند. هرچند سرعت امواج رادیویی آنقدر کم است که بدون شک اگر ارتباطی هم به زمین برسد، سالها از شروع ارتباط گذشته و ممکن است حتی نسل موجودات فضایی مذکور، منقرضشده باشد.
شهابسنگهای تغییریافته
ایده بررسی شهابسنگها، چند سالی هست که به ذهن دانشمندان نجوم رسیده و فناوری اجرای این ایده نیز، کموبیش آماده بهرهبرداری است. این فناوری به ما انسانها کمک میکند که سطح یک شهابسنگ نزدیک را بررسی کنیم. شهابی که از کنار مجموعهای از اجرام آسمانی گذشته است و درست مثل یک تاریخچه زنده شیمیایی و فیزیکی، به نزدیکی زمین آمده است.
ایده کشف موجودات فضایی از طریق شهابسنگها به این معنی است که باید یک یا چند نوع از موجودات فضایی، سریعتر از انسان به این فناوری رسیده باشند و تغییراتی در شهابسنگهای سرگردان در کیهان، ایجاد کرده باشند. کشف این تغییرات غیرطبیعی میتواند مهر تأییدی باشد بر نظریات و فرضیات تمامی کسانی که به وجود موجودات فضایی، ایماندارند.
بررسی سیارات و قمرهای نزدیک
ما تقریباً از این موضوع اطمینان داریم که انسان، تنها موجود هوشمند در منظومه شمسی است. فعل «است» در این جمله نشان میدهد که علم ما به زمان حال یا گذشته نزدیک مرتبط است. آیا در تاریخ منظومه شمسی، هیچ موجود هوشمند دیگری، به این منظومه سفر نکرده است؟
کشف نشانه وجودی این موجودات در زمین، با تمامی تغییرات اعمالشده توسط انسانها و حیوانات، غیرممکن است. از سوی دیگر، سیارات و قمرهای منظومه شمسی میتوانند نقطه آغازی برای جستجو و کشف نشانههایی از موجودات و مسافرانی باشند که میلیونها سال قبل، به منظومه شمسی، سفر کردهاند.
یک خورشید دیگر
یکی دیگر از راههای کشف موجودات فضایی، تمرکز بر روی کشف منظومهای مشابه منظومه شمسی است. وجود این فضا، نیاز به ستارهای یکسان با ستاره خورشید در منظومه شمسی دارد. با این اوصاف ما نیاز به ستارهای داریم که از نظر وجود مواد شیمیایی، اندازه، نور و البته فاصله با سیارات، به خورشید شباهت داشته باشد.
در سال ۲۰۱۲ دانشمندان ستاره HP ۵۶۹۴۸ را کشف کردند. یک ستاره بسیار شبیه به خورشید که ۲۰۰ سال نوری از زمین فاصله دارد. هرچند علم ما هنوز به جایی نرسیده که بتوانیم به این فاصله دور سفر کنیم، اما شاید بررسی از راه دور این منظومه بتواند راهگشای کشف موجودات بیگانه باشد.
انقراض حیات بیولوژیکی
این موضوع را در نظر بگیرید که اگر یک سیاره شبیه به زمین داشته باشیم که از نظر زمانی از ما پیشرفتهتر باشد، ممکن است موجودات این سیاره، خیلی زودتر از ما به هوش مصنوعی و زندگی رباتیک، دست پیدا کرده باشند.
اگر این موجودات در جنگ قابل پیشبینی با فناوری شکست خورده باشند، ما با نسلی از موجوداتی با ذهن مصنوعی روبرو خواهیم بود. وجود این ایده به این معنی است که ما نه تنها باید برای کشف نشانههای بیولوژیکی تلاش کنیم، بلکه باید هر تغییر غیرطبیعی در کیهان را زیر نظر بگیریم.
تمامی اجسام آسمانی در دنیای ما، اشکال مشخصی دارند. کشف یک جرم آسمانی نامشخص و نا آشنا میتواند نشاندهنده وجود موجوداتی باشد که این جرم آسمانی را طراحی و ارسال کردهاند.
سفر به سیاهچاله
مفهوم وجودی سیاهچالهها برای انسان اثبات شده است. از سوی دیگر، اتفاقات رخ داده برای یک جسم آسمانی نزدیک به سیاهچاله، غیرقابلپیشبینی است. این جسم میتواند در تاریکی مطلق فرو برود. میتواند بهطور کامل نابود شود یا در نظریهای عجیب، در فضا مکان جدیدی از کیهان خارج شود.
سفر به یک سیاهچاله، شباهت زیادی به یک عملیات انتحاری دارد. هیچ ایده مشخصی از اتفاقات پیش رو در ذهن دانشمندان نیست. هرچند اکثریت آنها بر این باورند که جسم آسمانی وارد شده به سیاهچاله نابود خواهد شد، اما تنها راه اثبات این موضوع، سفر به درون یک سیاهچاله است. سیاهچالهای که ممکن است راه اصلی کشف موجودات فضایی پیشرفتهتر از ما باشد.
نظریه دلفین
تعدادی از دانشمندان بر این باورند که موجودات فضایی هوشمند وجود دارند، اما ممکن است هوش این موجودات با نحوه ارتباط از راه دور ما هماهنگ نباشد. درست مثل دلفینها که موجوداتی باهوش و با احساس هستند، توانایی حل مشکل دارند و راههای ارتباطی را درک میکنند، اما نمیتوانند به پیشرفتهای انسان برسند.
اگر موجودات فضایی احتمالی، از انسان و زندگی زمین، عقبتر باشند، راه برای کشف این موجودات سختتر خواهد شد. در واقع تنها راه ارتباطی با موجودات فضایی ضعیفتر از انسان، ارتباط رودررو است. ارتباطی که با علم فعلی ما امکانپذیر نیست.
تفاوت عمیق
یکی دیگر از اشتباهات ذهنی انسان در زمینه کشف موجودات بیگانه، باور به شباهت این موجودات به انسان است. درواقع ما موجودات فضایی را بسیار نزدیک به شکل طبیعی انسان تصور میکنیم.
حالا با دور انداختن این باور، موجوداتی را تصور کنید که نه میتوانند ببینند، نه بشنود و نه بوی شما را حس کنند. موجوداتی آنقدر متفاوت که راههای ارتباطی آنها برای ما ناشناخته است. امواج ارسالی صدای آنها ممکن است برای ما کشف نشده باشد. یا حتی موجوداتی با شکل ارتباطی تلپاتیک را در نظر بگیرید.
باور به شباهت موجودات بیگانه به انسان، یکی از دلایل اصلی کشف نکردن این موجودات احتمالی است. شاید برای کشف این موجودات باید تمامی ایدههای انسانی را فراموش کنیم و نگاهی جدید به این جستجو داشته باشیم.
بیگانگانی میان ما
شاید آخرین پرسش مطرحشده در زمینه کشف موجودات بیگانه، وجود این موجودات در میان ما باشد. در این نظریه سه ایده متفاوت وجود دارد. ایده اول بر این باور است که موجوداتی کوچک و نهچندان هوشمند از طریق اجسام آسمانی به زمین وارد شدند. با نگاهی به تفاوت و دایره گسترده موجودات زمین، میتوان این نظریه را تا حدودی امکانپذیر دانست.
ایده دوم این است که انسان، موجود بیگانه زمین است که سالها قبل از طریقی ناشناخته، به زمین وارد شده و قدرت را بهدست گرفته است. ایدهای که شباهت زیادی به فیلمهای بد ساخت هالیوودی دارد.
نظریه نهایی بر این باور است که نه تنها موجودات فضایی وجود دارند، بلکه در میان ما زندگی میکنند و به تولیدمثل با انسانها یا در میان انسانها مشغول هستند. موجوداتی که قدرت زمین را در دست گرفتهاند و کمکم به سمت نابودی نسل بشر پیش میروند.
آیا ارتباط عاقلانه است؟
یکی از موضوعات مطرحشده در زمینه کشف و ارتباط با موجودات فضایی بیگانه، عقلانیت این موضوع است. آیا کشف یک گونه جدید از حیات که از ما باهوشتر و قویتر باشد، به تکرار رفتار انسانی در زمین منجر نمیشود؟
انسان در زمین موجودی باهوش و برتر است. همین برتری باعث شده تا این حیوان دو پا به خود اجازه دهد تا تغییراتی نامتناسب را در زمین، اجرا کند. ما نه تنها منابع زمین را نابود میکنیم، بلکه موجودات ضعیفتر از خود را زندانی میکنیم و رفتاری نامناسب با آنها داریم.
یک نگاه ساده به وضعیت دامداری انسان، حیوانات خانگی و باغ وحش، میتواند نشانههای ترسناکی از آینده انسان در دست موجوداتی باهوشتر و برتر باشد. سناریویی را در نظر بگیرید که در آن انسان بهعنوان یک منبع غذایی پرورش داده شود یا در یک باغ وحش برای نمایش به بیگانگان باهوشتر از ما زندانی شود.
هیچ تضمینی وجود ندارد که موجودات فضایی کشف نشده، رابطهای دوستانه با ما داشته باشند. در صورت وجود موجوداتی جدید، جنگهای زمین از همین تعداد فعلی نیز فرارتر خواهد رفت و بدون شک راه برای نابودی انسان، هموارتر خواهد شد.
مجله اینترنتی گلثمین آرزوی بهترینها را برای شما دارد.
لینک منبع