پیامبرانمناسبتی

میلاد حضرت عیسی مسیح (علیه السلام)

masih

در مورد تولد حضرت مریم و سرگذشت آن حضرت قبل از تولد حضرت عیسی مسیح در اناجیل مطلبی نیامده است .

در قاموس کتاب مقدس چنین آمده است : « باکره که ما در مسیح و از سبط یهودا و از نسل داود و خویش الیصابات . مادر یحیی تعمیه دهنده که از سبط لاوی و نسل هارون بود و بعد از حوادث طفولیت مسیح یعنی زیارت شبانان و مجوسیان و ختنه مسیح و حاضر نمودنش در هیکل و بصر رفتن به هیچ وجه مریم باکره بیش از پنج مرتبه در کتاب مقدس جدید مذکور نیست.(ترجمه وتألیف مسترهاکس آمریکایی)

 به گفته اناجیل ؛ حضرت مریم (سلام الله علیها) نامزد نجاری از شهر ناصره به نام یوسف بود . داستان تولد حضرت عیسی در آغاز هریک از انجیل های متی و لوقا آمده است . به نقل اناجیل متی و لوقا ، حضرت عیسی در بیت لحم زاده شده است . این شهر در هشت کیلومتری اورشلیم واقع شده است و حدود هزار سال قبل از میلاد ، داود پادشاه در آن به دنیا آمده و بزرگ شده بود . از آنجا که موفود یهودیت بنا بود در بیت لحم زاده شود تا به داود شباهت داشته باشد ، آن دو انجیل نویس تولد عیسای ناصری را به شهر مذکور کشانده اند .

سال ولادت حضرت عیسی (علیه السلام) تقریباٌ آغاز تاریخ میلادی است ، ولی محاسبات تاریخی نشان می دهد که اگر وی در زمان پادشاهانی متولد شده باشد که نامشان به همین مناسبت در اناجیل آمده است این تولد باید 4 تا 8 سال قبل از مبداء تاریخی میلادی رخ داده باشد .

در انجیل متی می خوانیم:

اما ولادت عیسی مسیح چنین بود که چون مادرش مریم به یوسف نامزد شده بود ، قبل از آنکه با هم آیند ، او را از روح القدس حامله یافتند . و شوهرش یوسف چونکه مردی صالح بود ، نخواست او را عبرت نماید ، پس اراده نمود او را به پنهانی رها کند . اما چون او در این چیزها تفکر می کرد ناگاه فرشته خداوند در خواب بر وی ظاهر شده ، گفت: «ای یوسف پسر داود ! از گرفتن زن خویش مریم مترس ، زیرا آنچه در وی قرار گرفته است از روح القدس است و او پسری خواهد زائید و نام او را عیسی خواهی نهاد . زیرا که او امت خویش را از گناهان خواهد رهانید .» و این همه برای آن واقع شد تا کلامی که خداوند به زبان نبی گفته بود تمام گردد که اینک باکره آبستن شده ، پسری خواهد زائید و نام او را عمانوئیل خواهند خواند که تفسیرش این است : «خدا با من» پس چون یوسف از خواب بیدار شد چنان که فرشته خداوند به او امر کرده بود ، به عمل آورد و زن خویش را گرفت . و تا پسر نخستین خود را نزایید او را نشناخت .

و در انجیل لوقا آمده است:

و در ماه ششم جبرئیل فرشته از جانب خدا به بلدی از جلیل که ناصره نام داشت فرستاده شد . نزد باکره نامزد مردی مسمی به یوسف از خاندان داود و نام آن باکره مریم بود . پس فرشته ها نزذ او داخل شده ، گفت : سلام بر تو ای نعمت رسیده . خداوند با توست و تو در میان زنان مبارک هستی . چون او را دید از سخن او مضطرب شده ، متفکر شد که این چه نوع تحیت است . فرشته بدو گفت : ای مریم ! ترسان مباش زیر که نزد خدا نعمت یافته . و اینک حامله شده پسری خواهد زائید و او را عیسی خواهی نامید . او بزرگ خواهد بود و به پسر اعلی مسمی شود و خداوند خدا تخت پدرش داود را بدو عطا خواهد فرمود . و او بر خاندان یعقوب تا به ابد پادشاهی خواهد کرد و سلطنت او را نهایت نخواهد بود . مریم به فرشته گفت : این چگونه می شود و حال آنکه مردی را نشناخته ام . فرشته در جواب وی گفت : روح القدس بر تو خواهد آمد و قوت حضرت اعلی بر تو سایه افکند از آن جهت آن مولود مقدس پسر خدا خوانده خواهد شد . و اینک الیصابات از خویشان تو نیز در پیری به پسری حامله شده و این ماه ششم است و او را که نازاد می خواندند . زیرا نزد خدا هیچ امری محال نیست .

مریم گفت : اینک کنیز خداوندم . مرا بر حسب سخن تو واقع شود پس فرشته از نزد او رفت . در آن روزها مریم برخاست و به بلدی از کوهستان یهودیه به شتاب رفت . و به خانه زکریا در آمده به الیصابات سلام کرد . و چون الیصابات سلام مریم را شنید بچه در رحم او به حرکت آمد و الیصابات به روح القدس پر شده . به آواز بلند صدا زده گفت تو در میان زنان مبارک هستی و مبارک است ثمره رحم تو . و از کجا این به من رسید که مادر خداوند من به نزد من آید . ( لوقا 1 : 26 – 63)

و در آن ایام حکمی از او غُسطُس قیصر صادر گشت که تمام ربع مسکون را اسم نویسی کنند و این اسم نویسی اول شد هنگامیکه کیرینیوس والی سوریه بود . پس همه مردم هریک به شهر خود برای اسم نویسی می رفتند . و یوسف نیز از جلیل از بلده ناصره به یهودیه به شهر داود که بیت لحم نام داشت رفت ؛ زیرا که او از خاندان و آل داود بود . تا نام او با مریم که نامزد او بود و نزدیک به زائیدن بود ثبت گردد . وقتیکه ایشان در آنجا بودند ، هنگام وضع حمل او رسیده . پسر نخستین خود را زائید و او را در قنداقه پیچیده در آخور خوابانید . زیرا که برای ایشان در منزل جای نبود . ( لوقا 2 : 1 – 8 ) وچونروزهشتموقتختنهطفلرسیداوراعیسی نام نهادند . چنانکه فرشته قبل از قرار گرفتن او در رحم او را نامیده بود ( لوقا 2 : 21 ) و چون ایام تطهیر ایشان بر حسب شریعت موسی رسید او را به اورشلیم بردند تا به خداوند بگذرانند . ( لوقا 2 : 22 ) و اینک شخص شمعون نام در اورشلیم بود که مرد صالح و متقی و منتظر تسلی اسرائیل بود و روح القدس بر وی بود . و از روح القدس بدو وحی رسید که تا مسیح خداوند را نینی مو ترا نخواهی دید .

برای حضرت عیسی مسیح (علیه السلام) یک نسب نامه در آغاز انجیل متی و نسب نامه ای دیگر در باب سوم انجیل لوقا یافت می شود . توجیه این دو نسب نامه مختلف یکی از مشکلات مفسران اناجیل است .

پس از تولد ، نام یشوع بر او نهادند و معنای آن « نجات خدا » است . یونانیان و رومیان آن را به یسوس(Iesus  Iesous )تبدیل کردند و همین واژه در عربی عیسی شد .

لازم به یادآوری است که پدر نداشتن حضرت عیسی (علیه السلام) در مسیحیت مسئله ای اعتقادی است که فقط از انجیل معلوم شده و آن حضرت به حسب ظاهر پدری به نام « یوسف نجار»داشته است .

ولی همین قضیه در قرآن مجید به صورت مسئله ای تاریخی نقل شده است . حاکی از اینکه مردم بر سر حضرت مریم که شوهری نداشته است ، فریاد کشیده و او را به بی عفتی متهم کرده اند . از این رو لازم شده است که او روزه سکوت بگیرد تا خود نوزاد به قدرت خدای متعال به سخن آید و از مادرش رفع تهمت کند . ( سوره مریم / آیات 26 – 33)(1)

عیسی(علیه السلام) بشیر مصطفی(صلی الله علیه و آله)

“و مبشرا برسول یاتى من بعدى اسمه احمد” ـ این قسمت از آیه به قسمت دوم از رسالت آن جناب اشاره دارد، همچنان كه جمله”مصدقا لما بین یدى من التوریة”به قسمت اول از رسالتش اشاره داشت.و این را هم مى‏دانیم كه بشارت عبارت است از خبرى كه شنونده از شنیدنش خوشحال گردد، و معلوم است كه چنین خبرى چیزى جز از خیرى كه بشنونده برسد و عاید او شود، نمى‏تواند باشد، و خیرى كه از بعثت پیامبر و دعوت او انتظار مى‏رود این است كه با بعثتش باب رحمت الهى به روى انسانها باز شود، و در نتیجه سعادت دنیا و عقبایشان به وسیله عقائد حقه، و یا اعمال صالح، و یا هر دو تامین گردد.و بشارت به آمدن پیامبرى بعد از پیامبرى دیگر ـ با در نظر گرفتن اینكه پیغمبر سابق دعوتش پذیرفته شده، و جا افتاده، و با در نظر داشتن وحدت دعوت دینى در همه انبیاء ـ وقتى تصور دارد و داراى خاصیت بشارت است كه پیامبر دوم دعوتى پیشرفته‏تر، و دینى كامل‏تر آورده باشد، دینى كه مشتمل بر عقائد حقه بیشتر، و شرایع عادلانه‏تر براى جامعه، و نسبت به سعادت بشر در دنیا و آخرت فراگیرتر باشد، و گرنه انسانها از آمدن پیامبر دوم چیز زائدى عایدشان نمى‏شود، و از بشارت آمدنش خرسند نمى‏گردند.

با این بیان روشن گردید كه جمله”و مبشرا برسول یاتى من بعدى”هر چند از این نكته خبرى نداده، اما معنایش مى ‏فهماند كه آنچه پیامبر احمد (صلی الله علیه و آله) مى‏آورد پیشرفته‏تر و كاملتر از دینى است كه تورات متضمن آن است، و آنچه عیسى (علیه السلام) بدان مبعوث شده در حقیقت واسطه‏اى است بین دو دعوت.

در نتیجه كلام عیسى بن مریم را این طور باید معنا كرد: “انى رسول الله الیكم مصدقا. ..”، من فرستاده‏اى هستم از ناحیه خداى تعالى به سوى شما تا شما را به سوى شریعت تورات و منهاج آن دعوت كنم”و لاحل لكم بعض الذى حرم علیكم”: و بعضى از آنچه را كه بر شما حرام شده برایتان حلال كنم، و این همان شریعتى است كه خداى تعالى به دست من برایتان آورده، و به زودى آن را با بعثت پیامبرى به نام احمد (صلی الله علیه و آله) كه بعد از من خواهد آمد تكمیل مى‏كند.

از نظر اعتبار عقلى هم مطلب از این قرار است، چون اگر در معارف الهى كه اسلام بدان دعوت مى‏كند، دقت كنیم خواهیم دید كه از شریعت‏هاى آسمانى دیگر كه قبل از اسلام بوده دقیق‏تر و كاملتر است، مخصوصا توحیدى كه اسلام بدان مى‏خواند ـ و یكى از اصول عقائد اسلام است، و همه احكام اسلام بر آن اساس تشریع شده، و بازگشت همه معارف حقیقى بدانست ـ توحیدى است بسیار دقیق كه ما در مباحث سابق این كتاب پاره‏اى مطالب در باره آن گذراندیم. و همچنین شرایع و قوانین عملى اسلام كه در دقت آن همین بس كه از كوچكترین حركات و سكنات فردى و اجتماعى انسان گرفته تا بزرگترین آن را در نظر گرفته، و همه را تعدیل نموده، و از افراط و تفریط در یك یك آنها جلوگیرى نموده، و براى هر یك حدى معین فرموده، و در عین حال تمامى اعمال بشر را بر اساس سعادت پایه‏ریزى كرده و بر اساس توحید تنظیم فرموده است. (2)


پي نوشت و منابع

1.پایگاه اطلاع رسانی تبیان

2.ترجمه المیزان،علامه طباطبایى ، ج 19، ص 426

3.پایگاه اطلاع رسانی دانشکده علوم حدیث

آیات و روایات متناسب :

ميلاد حضرت عيسي ‏عليه السلام

قرآن کریم:

يا مَريمُ إنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِنهُ اسمُهُ المَسيحُ عِيسَي ابنُ مَريمَ وَجيِهاً فِي الدُّنيا وَ الآخِرَةِ و مِنَ المُقَرَّبينَ

اي مريم! خدا تو را به كلمه‏اي از جانب خودش بشارت مي‏دهد كه نامش مسيح ، عيسي بن مريم است ؛ در حالي كه در دنيا و آخرت آبرومند و از مقرّبان الهي است

آل عمران ، آيه 45 .

حضرت عيسي‏ عليه السلام :

خادِمي يَدايَ و دابَّتي رِجلاي و فِراشِي الأرضُ و وِسادِي الحَجَرُ و دِفئي فِي الشِّتاءِ مَشارِقُ الأرضِ . . . أبيتُ و لَيسَ لي شَي‏ءٌ و أصبِحُ و لَيس لي شَي‏ءٌ و لَيسَ عَلي وَجهِ الأرضِ أحَدٌ أغني مِنّي

خدمت كار من دو دست من است و مركبم دو پاي من و بسترم زمين و بالشم سنگ و گرمابخشم در زمستان مكان‏هاي آفتابگير . . . شب و روز خود را با ناداري سپري مي‏كنم و با اين حال روي زمين ، هيچ كس توانگرتر و بي‏نيازتر از من نيست

بحار الأنوار ، ج 14 ، ص 239 .

امام علي‏ عليه السلام درباره حضرت عيسي‏ عليه السلام فرمودند :

. . . وَلامالٌ يَلفِتُهُ و لا طَمَعٌ يُذِلُّهُ ، دابَّتُهُ رِجلاهُ و خادِمُهُ يَداهُ

نه مال و ثروتي داشت كه او را به خود مشغول گرداند و نه طمعي كه به خواري‏اش اندازد ، مركب او دو پايش بود و خدمت كارش دو دستش

نهج البلاغه ، خطبه 160 .

سخنان برگزيده

حضرت عيسي‏ عليه السلام :

الدُّنيا قَنطَرَةٌ فاَعبُروها و لا تَعمُرُوها

دنيا پل است ؛ از آن بگذريد و آبادش مسازيد

الأمالي ، مفيد ، ص 43 .

حضرت عيسي‏ عليه السلام :

بِحَقٍّ أقولُ لَكُم : إنَّ الأجرَ مَحرُوصٌ عَلَيهِ و لايُدرِكُهُ إلاّ مَن عَمِلَ لَهُ

راست مي‏گويمتان: همه خواهان مزدند، و تنها كسي به آن مي‏رسد كه براي آن كار كند

ميزان الحكمه ، ح 22083 .

حضرت عيسي‏ عليه السلام :

طُوبي لِلَّذينَ يَتهَجَّدونَ مِن اللَّيلِ ، اُولئكَ الّذينَ يَرِثونَ النُّورَ الدّائِمَ

خوشا آنان كه پاسي از شب را به عبادت مي‏گذرانند ؛ آنان كساني‏اند كه نوري ماندگار به ارث مي‏برند

تحف العقول ، ص 510 .

حضرت عيسي‏ عليه السلام :

إنَّ الشَّجَرَةَ لاتَكمُلُ إلّابِثَمَرَةٍ طَيِّبَةٍ كَذلِكَ لايَكمُلُ الدِّينُ إلّا بِالتَّحَرُّجِ عَنِ المَحارِمِ

درخت كامل نمي‏شود مگر با ميوه‏اي گوارا . همچنين دين‏داري كامل نمي‏شود مگر با دوري از حرام‏ها

تحف العقول ، ص 511 .

حضرت عيسي‏ عليه السلام :

إيّاكُم وَالنَّظرَةَ فَإنَّها تَزرَعُ فِي القُلُوبِ الشَّهوَةَ و كَفي بِها لِصاحِبِها فِتنةً

زنهار از نگاه [بد] كه بذر خواهش را در دل مي‏افشاند ، و نگاه كننده را همين فتنه بس است

تحف العقول ، ص 502 .

حضرت عيسي ‏عليه السلام :

طُوبي لِلمُصلِحينَ بَينَ النّاسِ ، اُولئكَ هُمُ المُقَرَّبونَ يَومَ القِيامَةِ

خوشا به حال اصلاح كنندگان ميان مردم ؛ اينان در روز قيامت مقرّبان‏اند

تحف العقول ، ص 501

امتیاز شما به این مطلب
پرده آماده دارکوب

مطالب پیشنهادی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا