شعر و ترانهنوشته های ژیلا شجاعی

شعر پدر – ژیلا شجاعی (یلدا)

ظلماتی است شب زندگیم
بی فروغ چشمانت
کویری است تنم
بی حضور مهربانت
تنم شکوفه باران
از مهر دستانت
گل واژه های خوبی
پیوسته در کلامت
پندهای نغز و ناب
همیشه از زبانت
به وسعت دریاست
صلابت قدمهایت
کوه غبطه می خورد
بر استواری اندامت
گل واژه های ایثار
در سرزمین مرامت
آکنده گشته قلبت
از صفای بی نهایت
تو چه مهربانی
بی ریا و بی منت

امتیاز شما به این مطلب
تبلیغات

مطالب پیشنهادی

‫2 دیدگاه ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا