شعر و ترانهنوشته های حامد نوروزی
شعر تو – حامد نوروزی
از تبت هر چه نوشتم دلم آرام نشد
لبت از معجزه ی مثنویم باز نشد
از غمت هر چه گریستم چِش من خواب نشد
آن چِشی که دل ما برد و ولی رام نشد
تو کنون صاحب آن جاه و جهانم شده ای
این همه حور و پری آمد ولی” تو” نشد
حامد نوروزی