شعر و ترانهنوشته های حامد نوروزی
شعر درد خویش – حامد نوروزی
رفتم به کنار یار
سرتا پا درد
یارم،به هزاردرد ، می برد ز دست
چون ناله ی درد خویش با او گفتم
لرزید و رمید و نالید و شکست…
رفتم به کنار یار
سرتا پا درد
یارم،به هزاردرد ، می برد ز دست
چون ناله ی درد خویش با او گفتم
لرزید و رمید و نالید و شکست…