نقد و بررسی فیلم چپی ( Chappie )
با مجله اینترنتی گلثمین در یک مطلب تازه از سینما همراه باشید :
نام فیلم: چپی (Chappie)
کارگردان : Neill Blomkamp
نویسنده : Neill Blomkamp ، Terri Tatchell
بازیگران :
Sharlto Copley…Chappie
Dev Patel…Deon Wilson
Hugh Jackman…Vincent Moore
Sigourney Weaver…Michelle Bradley
و…
رده سنی : R ( مناسب برای افراد بالای 17 سال)
ژانر : اکشن
زمان : 120 دقیقه
منتقد : میثم کریمی
« منطقه 9 » در سال 2009 اثری غیرقابل پیش بینی بود که به راحتی توانست تبدیل به یکی از موفق ترین آثار علمی تخیلی دهه مبدل شود و 4 نامزدی اسکار را نیز بدست آورد. نیل بلومکمپ، کارگردان جوان و مستعد « منطقه 9 » با بودجه محدود 30 میلیون دلاری توانست اثری را روانه سینما کند که به راحتی با بلاک باسترهای پر زرق و برق هالیوودی برابری می کرد و خبر از ظهور فیلمسازی بزرگ می داد. دومین ساخته سینمایی بلومکمپ به نام « بهشت / Elysium » نیز اثری اکشن و انتقادی درباره سیستمی بود که افراد ثروتمند را به منطقه ای در خارج از کره زمین که زندگی بهتری در آنجا وجود داشت منتقل می کرد و باقی انسانها را در شرایطی نامساعد در زمین نابود شده قرار داده بود. « چپی » سومین ساخته نیل بلومکمپ است که به فاصله دو سال از ساخته شدن « بهشت » روانه سینما شده است. داستان از این قرار است :
تعداد وقوع جرم و جنایت در شهر ژوهانسبورگ واقع در آفریقای جنوبی افزایش پیدا کرده است و لزوم برقراری امنیت بیش از پیش احساس می شود. به همین منظور دولت برای کاهش تلفات انسانی ربات هایی را به شهر روانه می کند تا تبهکاران را به دام بیندازد و از کشته شدن افراد واقعی جلوگیری کند. در یکی از این عملیات ها، یکی از این ربات ها آسیب می بیند و به عنوان ربات قراضه علامت گذاری می شود تا از وضعیت عملیاتی خارج گردد. دکتر دئون ویلسون ( دیو پتل ) که در زمینه هوش مصنوعی کار می کند به تازگی موفق به ساخت برنامه ای شده که به ربات ها حق انتخاب می دهد و باعث می شود رفتاری مشابه انسان داشته باشند. با اینحال این اختراع جدید او اجازه آزمایش پیدا نمی کند و وی مجبور می شود از طریق دیگر، ربات آسیب دیده را دزدیده تا آزمایشش را بر روی او عملی کند اما در میانه راه مورد هجوم گنگسترها قرار میگیرند که از او می خواهند رباتش را طوری برنامه ریزی کند که به آنها در جرم و جنایتشان کمک کند و…
« چپی » در حال و هوای دو اثر قبلی بلومکپ ساخته شده است و می توان به دغدغه های مشترک کارگردان اهل آفریقای جنوبی را در سه اثری که از وی به نمایش درآمده جستجو کرد. بلومکمپ متولد کشوری است که آپارتاید را از سر گذرانده و مشاهده درد و رنج سیستم دیکتاتوری اش به حدی بر روح و روانش اثر گذاشته که در سه فیلم ساخته شده از وی به خوبی می توان روحیه مبارزه و نقد سیستم دیکتاتوری و جنایت علیه بشریت را در آن مشاهده نمود.
جدیدترین فیلم بلومکمپ را می توان از لحاظ مختلف با « پلیس آهنی » ساخته پُل ورهون در سال 1987 مقایسه کرد. هر دوی این آثار درباره دولتی است که برای رهایی از شر جرم و جنایت رباتی خلق می کنند و این ربات در ادامه داستان رفتاری انسانی پیدا می کند. اما تفاوت این دو اثر را باید در تفکر دو کارگردان جستجو کرد. پُل ورهون تخصص در روایت قصه ای سرگرم کننده با شخصیت های دوست داشتنی داشت اما بلومکمپ مشخصاً تاثیرپذیری بیشتری از سیاست و مفاهیم انسانی داشته است به همین جهت « چپی » بیشتر از اینکه قصد داشته باشد اثری قصه گو باشد و شخصیت های دوست داشتنی خلق کند، اثری در ستایش انسانیت و مفاهیم فلسفی است که غلظت آن به حدی زیاد شده که به وجه سرگرم کننده بودن داستان خدشه وارد کرده است.
چپی پس از اینکه توسط برنامه نویسش به مرحله بالاتری از هوش مصنوعی سوق داده می شود، رفتاری همانند یک کودک خردسال پیدا می کند که این به دلیل ورود تازه اش به دنیا همانند یک کودک است. او نمی داند که چه رفتارهایی درست و چه رفتارهایی غلط است و تاثیرپذیری او از محیط گنگستری پیرامونش از او موجودی متناقض می سازد که از طرفی باید با گنگسترها همصحبت شود و تفکر آنان را دریابد و از طرف دیگر باید به سوالات فلسفی اش درباره مفاهیم زندگی از سازنده اش گوش بسپارد؛ سوالاتی همانند : « چرا وقتی که من قرار هست بمیرم من رو خلق کردی؟ »
نگاه ویژه بلومکمپ به مفاهیم انسانی در « چپی » از جهاتی شایسته تقدیر است و می تواند مخاطبش را به فکر فرو ببرد اما عدم توجه به شخصیت های انسانی داستان و پرداخت تک بعدی شخصیت آنان، از جمله نفاط ضعف کارگردانی وی به شمار می رود. « چپی » شخصیت های جالبی در داستان گنجانده اما از پرداخت مناسب آنها سر باز زده و می توان گفت که حضور آنان در صحنه بیشتر برای تکمیل پرداخت شخصیت اصلی داستان یعنی ربات بوده است. اختلاف نظر میان دئون و وینست ( با بازی هیو جکمن ) بر سر استفاده از هوش مصنوعی و هدف بکار گیری ربات ها در زندگی بشر، می توانست با پرداخت دقیق تر به سرانجام بهتری برسد اما در حد یک ایده یک خطی باقی مانده است و بطور کل شخصیت های داستان قادر نیستند توجه تماشاگر را به خود جلب کنند و در بررسی روابط آنها با یکدیگر ایرادات مشخصی به « چپی » وارد است.
در بخش جلوه های ویژه، « چپی » همانند دو اثر قبلی بلومکمپ کیفیت بسیار خوبی دارد و استفاده بهینه ای از CGI شده است. بلومکپ که با بودجه ای محدود توانسته بود جلوه های ویژه فیلم« منطقه 9 » را به زیبایی خلق کند، در چپی نیز ثابت کرده که در بکارگیری از جلوه های ویژه کامپیوتری به بلوغ رسیده و می تواند بهترین استفاده را از این امکان ببرد. اکشن فیلم نیز با بهره گیری از تکنیک فیلمبرداری روی دست و اسلوموشن ( در نماهای نسبتا لانگ شات ) جذابیت دو چندانی را برای تماشای این اثر رقم زده است.
بازیگران فیلم نیز اگرچه از پرداخت مناسب شخصیت هایشان خبری نیست اما به خوبی کار خود را انجام داده اند. هیو جکمن و دیو پتل بازیهای بسیار خوبی از خود به نمایش گذاشته اند و سیگورنی ویور در یک اثر ” رباتی ” دیگر ما را به یاد بازی اش در سری « بیگانه » می اندازد. اما به نظرم جذاب ترین بازیگران فیلم نینجا و یو-لاندی ویسر هستند که با نام های هنری واقعی خودشان مقابل دوربین آمده اند. این دو بازیگر که در کشور آفریقای جنوبی خواننده سبک موسیقی ” رپ ” هستند، در « چپی » دوست داشتنی تر از بازیگران هالیوودی فیلم هستند.
« چپی » در مجموع اثری انتقادی درباره دیدگاه انسان به زندگی و تلاش او برای کسب قدرت بیشتر است. می توان گفت که چپی دغدغه های ذهنی بلومکپ را در قالب شخصیت چپی به نمایش می گذارد. رباتی که هیچ اطلاعی از روابط ویرانگر بشر با محیط پیرامون خودش ندارد و مانند کودکی خردسال می ماند که قصد دارد خوب باشد اما هرگز نمی تواند در این ویرانه به چنین هدفی دست پیدا کند. « چپی » مسلما می تواند تلنگری به خوی جنگ آوری بشر باشد که این روزها سراسر جهان را در بر گرفته است. بلومکپ با ساخت « چپی » به خوبی مفاهمیم انسانی که مد نظرش بوده را به نمایش گذاشته است اما شاید اگر به شخصیت های انسانی فیلمش نیز اهمیت می داد، می شد که بار دیگر جذابیت تماشای یک اثر دیگر در حال و هوای « منطقه 9 » را داشته باشیم.
امیدواریم از این مطلب بهره کافی را برده باشید ، بزودی با شما همراه خواهیم بود در یک مطلب تازه تر از دنیای سینما
مجله اینترنتی گلثمین آرزوی بهترینها را برای شما دارد.