توفان اسیدپاشی در سینماهای ایران
با مجله اینترنتی گلثمین در یک مطلب تازه از سینما همراه باشید :
هفته نامه تماشاگران امروز – شیما اخوان: آمار خیره کننده لانتوری همه را متعجب کرده است. جدیدترین ساخته رضا درمیشیان که در جشنواره فیلم فجر اصلا مورد توجه داوران نبود، در همان روز اول اکران تمام رکوردهای قبلی فروش را جا به جا کرد.فروش فوق العاده لانتوری ناشی از خوبی فیلم است یا تبلیغات ماهواره ای؟ حاشیه های «عصبانی نیستم» موثر بوده یا روحیه مردم ایران که ماجراهایی چون قصاص و اسیدپاشی را دوست دارند؟
فروشی که کسی باورش نمی شد. بیش از 20 اکران فوق العاده و کلی خبر درباره موفقیت فیلم. اما چه شد که لانتوری این گونه فروخت؟ این سوالی است که به سراغش رفته ایم.
شاید اولین کسی که باید به این سوال پاسخ می داد، خود رضا درمیشیان، کارگردان فیلم بود. او که در دو سه سال گذشته و به خاطر حاشیه های عصبانی نیستم، یاد گرفته سکوت کند و حرفی نزند، این بار هم موضعش سکوت بود.
جیرانی: خودم سه بار لانتوری دیدم
«دلیل موفقیت لانتوری در هفته اول اکران چه بود؟» فریدون جیرانی کارگردان قدیمی سینما در این باره می گوید: «ببینید برای موفقیت در گیشه، اولین تاثیر فیلم روی تماشاگر است.
مهم ترین عامل فروش در سینمای ایران همیشه بیش از هر چیز حاصل یک تبلیغ دهان به دهان بوده است. از دهه های سی و چهل این شیوه بهترین شکل تبلیغات برای یک فیلم بوده است. پس اگر بپذیریم لانتوری از این شیوه توانسته مخاطب خوبی جذب کند، باید این قاعده کلی هم یادمان باشد که دلیل موفقیت هر فیلمی اول به خود فیلم بر می گردد.
یعنی باید یک تاثیری روی مخاطب داشته باشد و طوری باشد که بیننده اش را جذب کند و آن بیننده ها فیلم را به نفرات بعدی توصیه کنند و یک زنجیره انسانی شکل بگیرد. لانتوری یک داستان جذاب دارد و تا انتها خیلی تاثیرگذار است. چیزی که باعث شده ساخته جدید درمیشیان دیده شود.»
این اما تنها دلیل موفقیت لانتوری در گیشه از نگاه جیرانی نیست. او می گوید: «دلیل دوم هم به حاشیه ها و اخبار اطراف درمیشیان بر می گردد. به هر حال فیلم عصبانی نیستم او کلی حرف و حدیث به پا کرد و در نهایت هم اکران نشد. آن فیلم و انعکاسش باعث شد که بسیاری بیایند و فیلم جدیدش را ببینند. شاید بخشی از این هجوم اولیه به این دلیل است که عده ای می ترسند جلوی اکران لانتوری هم به زودی گرفته شود.»
جیرانی که خودش سه بار لانتوری را روی پرده سینما دیده است، درباره مقایسه لانتوری با عصبانی نیستم، می گوید: «همیشه امکان اینکه فیلم جدید یک فیلمساز با کارهای قبلی او مقایسه شود، وجود دارد.
همه می خواهند بدانند فیلم جدید یک کارگردان بهتر است یا کار قبلی او. بسیاری از منتقدانی که این مقایسه را برای لانتوری و عصبانی نیستم انجام می دهند، همین کار را برای آثار فرهادی و بقیه هم می کنند و چیز عجیبی نیست.
به نظر خود من، لانتوری از نظر تکنیک کارگردانی فیلم پیشرفته تری است اما از نظر قصه گویی، حواشی قصه و اتفاقات بستر فیلم شاید روایتگری عصبانی نیستم را نداشته باشد. اما نکته مهم دیگر این است که این فیلم باید حتما با این محدودیت سنی اکران می شد. من این فیلم را به خانواده ها توصیه نمی کنم اما قطعا برای بالای 16 سال، فیلم مناسبی است.
یعنی همه جوانانی که به سنی رسیده اند که می توانند مسائل اجتماعی را از هم تمییز بدهند، می توانند این فیلم را ببینند. به نظرم این ریتینگ سنی برای فیلم ها باید در سینماهای ایران به عنوان یک اصل لحاظ شود و باری فیلم های دیگر هم اتفاق بیفتد. قبلا فیلم پارک وی من و یک فیلم از آقای داوودنژاد هم این شرط سنی را در زمان اکران داشتند».
مجری سابق هفت که این روزها برنامه سینمایی 35 را برای فیلم نت می سازد، دیگر عامل موثر بر فروش لانتوری و سایر فیلم های پرفروش امسال را نقش تبلیغات ماهواره ای می داند و می گوید: «این طور نیست که بگوییم مردم به همان دلیلی می روند لانتوری می بینند که ساعت چهار صبح برای یک اعدام صف می کشند. اگرچه امسال چند فیلم تلخ دیگر هم داشتیم که پرفروش شدند و کسی انتظارش را نداشت.
جمال ساداتیان: در جشنواره نظرمان این بود که لانتوری از نظر ساختاری تکنیکی ویژه نیست
جمال ساداتیان، تهیه کننده شناخته شده سینما، یکی از اعضای هیات داوران جشنواره فیلم فجر بود که اصلا روی خوشی به لانتوری نشان ندادند.
آنها البته امسال بیش از هر فیلمی به ابد و یک روز پرداختند و لانتوری مثل خیلی دیگر از فیلم ها در رقابت با ساخته سعید روستایی، به موفقیتی نرسید. او درباره فروش خیره کننده فیلمی که آنها به سادگی از کنارش گذشتند، می گوید: «به نظرم لانتوری چون یک موضوع اجتماعی را دستمایه قرار داده که برای مردم ملموس است، توانسته در گیشه موفق باشد.
برای مثال تقریبا دو سه سال پیش یک موجی از اسیدپاشی ایجاد شد و نمونه های تلخی در اصفهان اتفاق افتاد که روی خانم ها اسید پاشیدند. رضا درمیشیان یک قشر از خانم ها را که همواره در تاریخ جزو قشر مظلوم بوده اند و در حاشیه قرار گرفته اند و قانون هم خیلی سخت و محکم از آنها حمایت نکرده موضوع فیلمش قرار داده و این برای مردم جذاب شده است.
به صورت عام، فیلمی که یک موضوع مبتلا به جامعه را دستمایه قرار می دهد، خود به خود می تواند مورد توجه قرار بگیرد. فیلم ساختار بدی ندارد. تبلیغاتش هم روی مخاطب تاثیر خودش را می گذارد. تبلیغ هایشان هم باید ابزاری باشد که مردم راغب شوند فیلم را ببینند.
اینکه بعد از دیدن فیلم، یک عده خوششان می اید و یک عده بدشان می آید بحث های ثانویه است ولی اینکه ابزار تبلیغات بتواند پای مخاطب را به سینما باز کند، این موفقیت است. جنس بچه هایی که دور هم جمع شدند این فیلم را ساختند موقعیت اجتماعی خوبی دارند، تبلیغات هم روی مخاطب تاثیر گذاشته و تبلیغات شبکه های ماهواره ای هم بی تاثیر نیست.»
او ادامه می دهد: «اتفاقاتی که برای فیلم قبلی کارگردان افتاده هم شاید بی تاثیر نباشد. اینها را باید به صورت پکیج دید که کنار هم قرار گرفتند و هر کدام مکمل رویدادی هستند که الان برای فیلم اتفاق می افتد. سابقه کارگردان، ابزار تبلیغاتی خوبی که داشتند و شبکه های اجتماعی هم به جای خودش خیلی موثر بود.»
اما چرا این همه تفاوت دیدگاه میان داوران فیلم فجر و مردم عادی در نوع نگاه به این فیلم وجود دارد؟ ساداتیان که خیلی تمایلی به حرف زدن در این باره ندارد، می گوید: «در زمان جشنواره یک نظر جمعی بود و فیلم به قضاوت گذاشته شده و وقتی یک فیلمی اکثریت آرا را به دست می آورد، بقیه تمکین می کنند.
اینکه فیلم در آنجا جایزه نگرفت یک تصمیم جمعی بود. داستان فیلم از نظر سوژه و قصه مورد توجه بود اما از نظر تکنیک های کارگردانی و بیشتر از نظر ساختاری نتوانست رای هیات داوران را به دست بیاورد.
مهرزاد دانش، منتقد، لانتوری در نوع و ژانر خودش موفق است.
در فروش بالای لانتوری می توان عوامل زیادی را در نظر گرفت. شاید موضوع خاصی که مطرح کرده مهم ترین عامل باشد. بحث اسیدپاشی یک موضوع ملموس و زنده است و اخیرا هم بخشی از فضای رسانه ای در این باره خیلی کار کرده اند. در حقیقت اسیدپاشی موضوعی است که نمی توان گفت مبتلا به کل جامعه است ولی برای همه مهم است.
برای همین هم مردم به عنوان یک آسیب جدید بین موضوعات تکراری سینمای ایران به آن اقبال نشان دادند. البته خود بحث پرداخت فیلم، ریتم آن و بزه شناسی بزهکار فیلم هم قطعا بی تاثیر نبوده.
اخیرا تلگرام هم در تبلیغ برای فیلم ها خیلی نقش آفرین است و می توان گفت جایگزین تلویزیون شده است اما برای این مورد خاص نمی شود روی یک عامل خاص انگشت گذاشت و گفت دلیل فروش بوده. همه عوامل موثر هستند. مثلا موضوع جدید است، بازیگرها جوان هستند و کارگردان یک مقدار به اقشار بزهکار جامعه نگاه دقیق تر و موشکافانه تری داشته. از نگاه های شعاری متداول سابق فاصله گرفته و فراتر رفته است. این، تماشاگرها را در مقوله های جدی تری به تامل وا می دارد.
شاید هم این موج فروش فروکش کند ولی من فکر می کنم با توجه به نوع نگاه فیلم و جدیتی که فیلمساز نشان داده احتمال آن کم خواهدبود. درست است که این فیلم آن طور نیست که بخواهیم با خانواده یا فرزندان برویم آن را ببینیم اما در نوع خودش و در ژانر خودش موفق است.
امیدواریم از این مطلب بهره کافی را برده باشید ، بزودی با شما همراه خواهیم بود در یک مطلب تازه تر از دنیای سینما
مجله اینترنتی گلثمین آرزوی بهترینها را برای شما دارد.