ضرب المثل های عاشورایی
با مجله اینترنتی گلثمین در یک مطلب تازه از ضرب المثل و سخنان پند آموز همراه باشید :
ضرب المثل های برگرفته از حادثه عاشورا
۱) آب به امام نمیدهند و آتش به یزید:
مثل به فرومایگی، خساست و نیز عدم گرایش فرد به حق یا باطل اشاره دارد و کنایه از آدم خسیس و تنگ چشمی است که نه عشق و ارادت به امام حسین (ع) او را وادار به انفاق میکند و نه نفرت از یزید و شبیه به این مثل است: «از دستش آب نمیچکد.»
۲) آرزوی خاک مرقدش را دارم:
اگر در مجلسی نام امام حسین (ع) را بر زبان آورند، برخی افسوس میخورند و میگویند: «آه، نمیدانی که چقدر آرزوی خاک مرقدش را دارم.» این عبارت – که به صورت معترضه به کار میرود – برای بیان اشتیاق باطنی افراد به زیارت کربلا مورد استفاده قرار میگیرد.
۳) امام خوانی میکند:
این مثل به افرادی که نقش امام حسین (ع) را در تعزیهها بازی میکنند، اشاره دارد و درباره کسی که میکوشد با مظلومنمایی ترحم دیگران را برانگیزد، به کار میرود.
۴) این همه لشکر برای کشتن یک تن؟!
این مثل به تنهایی، بیکسی، غریبی و مظلومیت اشاره دارد و زبان حال حضرت زینب در تعزیه قتل امام حسین (ع) است.
۵) باز این چه شورش است که در خلق عالم است:
این مثل مصرع اول از ترکیب بند پرسوز و مشهور محتشم کاشانی است و به ماتم و مصیبت اشاره دارد. این ترکیب بند – که یادآور محرم و عاشورا است – از سده دهم تاکنون پیوسته در روضهها و عزاداریها خوانده میشود و شهرت محتشم بیشتر به سبب آن است.
۶) پامنبری میکند:
پامنبری از اصطلاحات مجالس روضه و عزاداری است و بیشتر به کردار جوانانی که در مجالس سوگواری روی پلههای پایین منبر مینشینند و پیش از واعظ نوحهخوانی میکنند، اطلاق میشود. مثل به دنبال سخن کسی را گرفتن، همراهی به سود یا زیان مخاطب، توضیح دادن یا تفسیر کردن سخن افراد، مداخله در حرف دیگران و پرحرفی اشاره دارد.
۷) تعزیهگردان است:
در فارسی امروز کسی را که در امور همگانی حادثهآفرینی یا میدانداری کرده، از آن حوادث به سود خود بهرهبرداری میکند یا واسطه به هم بستن و اصلاح و انجام امری شمرده میشود، تعزیه گردان میخوانند. این واژه به طنز برای اشاره به اداره کننده یک کار نیز به کار میرود.
۸) طوغ به پا شده است؟
در ایام محرم هنگامی که طوغ را از مسجدها و تکیهها بیرون میآوردند و جمعیتی انبوه در پی آن راه میافتادند و ازدحام بسیار میشد، به همین جهت، امروزه اگر جایی شلوغ یا پر سر و صدا باشد، میپرسند مگر طوغ به پا شده؟ به عبارت دیگر، این مثل برای بیان کثرت ازدحام و شلوغی به کار میرود.
۹) حسین را تا جایی دوست داری که رگ نبرد:
در فرهنگ جبهه چنین میخوانیم: روز عاشورا بود، ده – دوازده روزی میشد که خانواده از من خبر نداشت. وقتی از اهواز به همسرم تلفن کردم، با غیظ گفت: حلالت نمیکنم. من هم در جواب گفتم: آن که ما را به هم حلال کرده باید حلال کند که میکند. آن روزها هنوز پدرم در قید حیات بود و هیچ مخالفتی با جبهه رفتن من نداشت. بعدها که خانه آمدم، متوجه شدم در غیاب من وقتی خانمم خیلی بیتابی میکرده، پدر خدابیامرزم به او گفته: شما حسین (ع) را تا آنجا دوست داری که رگ نبرد.
۱۰) حق به جانب یزید است!!!
از کسی پرسیدند در همدان روضه الشهدا میخوانند؟ گفت: آری، اما آن چنان که حق به جانب یزید است. مثل از این حکایت برگرفته شده است و به دوستان نادانی که جز زیان، چیزی به ارمغان نمیآورند، اشاره دارد. سعدی در این باره میگوید: گر تو قرآن بدین نمط خوانی / ببری رونق مسلمانی
۱۱) خنجر شمر در خانه اوست!
این مثل به خشونت و دیکتاتوری و سنگدلی فرد اشاره دارد. هنگامی که از جنایت کاری سخن به میان میآید، در پاسخ گفته میشود: خنجر شمر در خانه اوست؛ یعنی قابل اعتماد نیست و فرصتطلب است.
۱۲) دم گرفته است:
خواندن دستهجمعی سینهزنان یا زنجیرزنان را دم گرفتن گویند که معمولا همنوا با مرثیهخوان بیتی از مرثیه را تکرار میکنند. مثل درباره کسی است که به طور کامل سرگرم سخن گفتن است و مورد توجه مخاطب یا مخاطبان نیز قرار گرفته به کار میرود.
۱۳) دیگر حالا شمر جلودارش نمیشود:
گروهی وقتی به مقامی میرسند و یا ضعفی در کسی میبینند، خود و خدا را فراموش میکنند و مغرورانه به قدرتنمایی میپردازند. مثل به آنان اشاره دارد. گونه های دیگر آن چنین است: الف – شمر جلودارش نیست. ب – شمر جلودارش نمیشود. ج – خیلی بد رکاب است، شمر جلودارش نمیشود.
۱۴) روضه رفتن و گریه کردن هم حوصله میخواهد:
شرکت در مجالس روضه و بهرهمندی از آن به عشق، قلب مهربان و روحیه توسل نیاز دارد. از سوی دیگر این مجالس اغلب به طول میانجامد. به طور معمول گروهی به سبب عدم آمادگی یا ناآشنایی با این محافل به شکوه میپردازند. این مثل به عدم بردباری اشاره دارد.
۱۵) روغن ریخته نذر حضرت عباس (ع:)
در گذشته روغن نایاب و ارزشمند بود. وقتی مقداری روغن میریخت، بیدرنگ میگفتند: حیف شد. آنگاه ادامه میدادند: ایراد ندارد، نذر ابوالفضل. مثل در آن عصر ریشه دارد و به گذشتن وقت، از دست رفتن قطعی موقعیت و جبران ناپذیر بودن آنچه از کف رفته است، اشاره دارد. روغن ریخته نذر امامزاده، گونه دیگر این مثل است.
۱۶) سنگ و سفال بر سر آنها، خاک کربلا بر سر ما:
در استان گیلان، در پایان قصهها این جمله را برای کودکان تکرار میکنند و بدین وسیله ارادت خود به اهل بیت (ع) را آشکار میسازند. به زبان گیلکی مثل چنین است: «سنگ و سفال اوشانی سر / خاک کربلا امی سر.»
۱۷) قسم حضرت عباس (ع) تو را باور کنم یا دم خروس را؟
یکی دزدی را گریبان گرفته بود که خروسم را ربودهای. دزد در حالی که دم خروس از شکاف قبایش پدیدار بود به خدا و ائمه سوگند میخورد که خروس ندیده است. مرد گفت: ای مردم، این همه سوگندی که یاد میکند چنان نیست که باور نتوان کرد، اما سخت حیرانم سوگند حضرت عباس (ع) را باور کنم یا دم خروس را؟ مثل برای اشاره به دروغ، تظاهر به دینداری، ریا و نفاق به کار میرود و «دم خروسو ببینم یا قسم حضرت عباستو؟» گونه دیگر آن است.
۱۸) هر که دارد هوس کرب و بلا بسم الله!
این مصرع – که در چاوشخوانیهای مسافران کربلا خوانده میشد – از خطبه امام حسین (ع) هنگام خروج از مکه برگرفته شده است. حضرت در آن موقعیت فرمود: هر که میخواهد خون خود را در راه ما نثار کند و آماده حرکت است، همراه ما در مسیر کوچ گام نهد. این مثل به زیارت، ایثار، جانبازی و آمادگی اشاره دارد.
۱۹) هروقت پای علامت یکی سینه میزند:
این مثل مانند «هم طبال یزید است و هم علمدار حسین (ع)» درباره منافقان و دودلان به کار میرود.
۲۰) ما اهل کوفه نیستیم، امام تنها بماند:
تناقض در رفتار، نیرنگ و تزلزل، سرکشی در برابر فرمانروایان، فرصتطلبی، اخلاق ناپسند، آزمندی و شایعه پذیری بخشی از ویژگیهای مردم کوفه است. امام علی (ع)، امام مجتبی (ع)، مسلم بن عقیل (ع) و سیدالشهدا (ع) هر یک به گونهای بیوفایی و سست عهدی کوفیان را تجربه کردند. این عبارت در انقلاب اسلامی ایران و جنگ تحمیلی شعار مردم شمرده میشد.
منبع:aftabir.com