این فیلم ها فقط ترسناک نیستند، آزاردهنده اند!
با مجله اینترنتی گلثمین در یک مطلب تازه از سینما همراه باشید :
هفته نامه چلچراغ – الهام مشعوف: آلفرد هیچکاک جایی گفته بود: «تا آن جا که می توانید، بیننده را آزار بدهید.» بسیاری از ما با ژانر وحشت آشنا هستیم، از فیلم «جن گیر» گرفته تا «فرزند رزمری»، در این بین، برخی از فیلم ها هستند که نه کاملا ترسناک اند نه کاملا درام. این دست از فیلم ها را با واژه آزاردهنده توصیف می کنند. فیلم هایی که به جای استفاده از هیولاهای ترسناک، وحشتی روان شناسانه را در دل مخاطب ایجاد کرده، و بدترین و شنیع ترین اعمالی را که از یک انسان بر می آید، به تصویر می کشند. نمونه این انسان ها، در جامعه و در میان ما حضور دارند و روزانه بدون این که متوجه باشیم، بی تفاوت از کنارشان عبور می کنیم.
فهرستی که در ادامه به آن خواهیم پرداخت، فیلم هایی از ژانر وحشت هستند که هم زمان آزاردهنده هم تلقی می شوند. در ژانر وحشت، شاهد تصاویری هستیم که باعث شوک و آزار بیننده می شود. صحنه هایی از جنایات واقعی، قاتلان زنجیره ای، تجاوز، انتقام، شکنجه و خون ریزی های وحشتناک، جزو موضوعات همیشگی ژانر وحشت هستند.
1- In My Skin- 2002
این فیلم فرانسوی، درباره زنی است که بعد از زخمی شدن پایش طی حادثه ای، به شدت از آسیب رساندن به خودش لذت می برد و به این کار اعتیاد پیدا می کند. علاقه و درگیری ذهنی او تا جایی پیش می رود که کم کم، تکه های بیشتری از پوست بدن خود را جدا می کند.
رفتار غیرطبیعی کاراکتر اصلی این فیلم را می توان در حوزه روان شناسی اعتیاد، مورد بررسی قرار داد. اما از جنبه دیگر، به دلیل اعمال خشونت و آسیب رساندن فرد به خود، تماشای این صحنه ها ممکن است برای بیننده به شدت آزاردهنده باشد. مطمئنا مشاهده فردی که قسمت هایی از گوشت بدن خود را جدا می کند، به افرادی که روحیه شعیف و آسیب پذیری دارند، توصیه نمی شود.
2- Grotesque- 2009
پادشاه فیلم های نامتعارف و آزاردهنده ژاپنی، اغراق نیست اگر این فیلم را، به عنوان شنیع ترین و نامتعارف ترین فیلم تاریخ ژاپن معرفی کنیم. کارگردان این اثر، کُجی شیرایشی، ساخت این دست فیلم ها را شغل و استعداد اصلی خود می داند. این فیلم، پزشکی سادیسمی را به تصویر می کشد که یک زوج جوان را دزدیده و مجموعه ای از شکنجه های روانی و فیزیکی را روی آن ها اعمال می کند. او بازی هایی ترتیب می دهد که در نهایت، به آزار و شکنجه روحی قربانیان ختم می شود.
این فیلم شامل صحنه های پر از خون ریزی و بسیار آزاردهنده است. فیلم برداری این اثر هم قابل توجه است و بخش هایی از صحنه های شکنجه، با سایه پردازی، از دید تماشاگر پنهان می شود. استفاده از موسیقی کلاسیک در این فیلم، فضای جالبی ایجاد کرده، به طوری که نوای زیبای موسیقی، در پس زمینه ای از وحشی گری پزشک به گوش می رسد.
به دلیل خشونت بیش از حد این فیلم، پخش دی وی دی آن در بریتانیا ممنوع اعلام شد و از فروش آن لاین آن نیز در وب سایت Amazon ژاپن جلوگیری به عمل آمد. شیرایشی در سال 2005، علاقه خود به خشونت را با موضوعات فراطبیعی و نیروهای اهریمنی ادغام و در نتیجه آن فیلمی به نام Noroi را که تقریبا در سبک و سیاق فیلم Blair Project Witch بود، روانه بازار کرد.
3- Africa Addio- 1966
«این جا آفریقاست، جایی که نام بازی، خون است، یا می کشی یا کشته خواهی شد.» مستندی که تغییر و تحول آفریقا در اوایل دهه 60 میلادی را به تصویر می کشد. تغییراتی که طی آن، این کشور از استعمار سفیدپوستان رها شده و به کشوری مستقل تبدیل می شود. این مستند، صحنه های ناراحت کننده و زشتی از کشتارهای دسته جمعی، قتل و عام های قبیله ای و پوست کندن و سلاخی کردن حیوانات را نمایش می دهد.
اگر از دیدن تصاویری که در آن، حیوانات بی دفاع را به طرز وحشیانه ای از پا در می آورند، آزرده می شوید، دیدن آن اصلا به شما توصیه نمی شود. این مستند با وجود وحشتی که در دل تماشاگر ایجاد می کند، مثل سایر مستندها، تنها صحنه هایی را نشان می دهد که واقعا اتفاق افتاده، و رسالت یک فیلم مستند، همین است.
نسخه های مختلف 83، 128 و 140 دقیقه ای از این فیلم منتشر شده است. بحث و گمانه زنی هایی در رابطه با واقعی نبودن برخی از صحنه های این فیلم وجوددارد، اما هر دو کارگردان ایتالیایی این اثر، این ادعاها را رد کرده اند.
4- In a Glass Cage- 1986
این فیلم اسپانیایی، روایت گر زندگی یک پزشک سابق آلمان نازی به نام کلاوس است. کلاوس مبتلا به بیماری پدوفیلی است و سال ها، به هتک حرمت و قتل پسربچه ها مشغول بوده، او طی اقدامی، تلاش می کند با پریدن از ارتفاع، خودکشی کند، اما از این خودکشی جان سالم به در می برد و در نهایت فلج شده و برای همیشه، در یک ریه آهنی محبوس می شود.
همسر او، پسر نوجوانی به نام اَنجلو را استخدام می کند تا برای نگه داری از کلاوس به او کمک کند. انجلو یکی از قربانیان قبلی کلاوس است که به شدت از رفتار او دچار آسیب های روحی شده. انجلو تصمیم می گیرد تمام کارهایی را که کلاوس انجام داده و داخل دفترچه خاطراتش ثبت کرده، بازسازی کند. انجلو کلاوس را مجبور می کند که شاهد تمام ماجرا باشد. آزاردهنده بودن این فیلم بیشتر به دلیل به تصویر کشیدن سوءاستفاده جنسی از کودکان و آسیب های روحی و روانی است که قربانیان تا ابد، با آن دست و پنجه نرم می کنند.
5- Audition- 1999
این فیلم ژاپنی اثری است از کارگردان افسانه ای، تاکاشی میکه، که فیلم معروف و جنایی Ichi The Killer را نیز در کارنامه هنری خود دارد. فیلم Audition براساس رمانی نوشته ریو موراکامی ساخته شده است.
داستان فیلم درباره مرد میان سالی است که به پیشنهاد پسرش، مصاحبه های ساختگی ترتیب می دهد تا از بین زنان مراجعه کننده، همسر ایده آل خود را انتخاب کند. او خبر ندارد زنی که انتخاب کرده، گذشته تاریکی داشته و برنامه های وحشتناکی را برای او ترتیب داده است. با وجود ریتم کند این اثر، میکه در بخش پایانی فیلم، ناگهان با نمایش صحنه های به شدت آزاردهنده و خشونت آمیز، تماشاگران را غافل گیر می کند. لذتی که قاتل حین اعمال شکنجه و قطع عضو تجربه می کند، او را به یکی از بی رحمت ترین قاتلانی که تاکنون در فیلم ها دیدم، تبدیل کرده است. این اثر در اکثر رتبه بندی های مربوط به بهترین فیلم های ژانر وحشت، معمولا بین 25 فیلم برتر این ژانر قرار می گیرد.
نویسنده ای به نارم آرتور رابین وود، این فیلم را با فیلم Salo پاسولینی مقایسه کرده و گفته: «این فیلم تقریبا به اندازه صحنه هایی که از قربانیان بی گناه فجایع هیروشیما و ناگازاکی، اردوگاه آشویتس و جنگ ویتنام که در خبرها پخش می شد، فجیع و ناگوار، است.»
6- I Spit on Your Grave0 1978
پخش این فیلم بحث برانگیز، در چندین کشور ممنوع اعلام شده. جنیفر یک نویسنده نیویورکی است که برای کار روی رمانش، به کلبه ای در شمال نیویورک نقل مکان می کند. در آن جا با چهار مرد رو به رو می شود و مورد حمله آن ها قرار می گیرد. در این بین نوشته های او از بین می رود. در نهایت جنیفر بعد از بهبودی، تصمیم می گیرد انتقام خود را زا آن چهار مرد بگیرد.
شاید با خواندن خلاصه داستان، به نظر نرسد که این فیلم بتواند جزو یکی از منفورترین فیلم های تاریخ سینما باشد. موضوعی که باعث آزاردهنده شدن آن شده، صحنه های مربوط به حمله مردان به جنیفر است که حدود 30 دقیقه از فیلم را به خود اختصاص داده.
وب سایت راجر اِبرت این فیلم را از لحاظ انسانی و اخلاقی ناراحت کننده توصیف کرده و ادعا می کند که دین صحنه های هتک حرمت، برای بسیاری از تماشاگران عادی به نظر می رسد. این فیلم را معمولا فیلمی زن ستیزانه می دانند با صحنه هایی بسیار دل خراش. اگر بتوانید فیلم را تا آخر تماشا کنید، متوجه خواهیدشد که این فیلم دیدی فمینیستی دارد. سکانس های مربوط به هتک حرمت، به عمد خشن و دردناک ساخته نشده، بلکه حقیقت تلخ و سیاه این مسئله را همان طور که هست، به تصویر کشیده است.
7- Angst- 1983
این فیلم استثنایی و ساخت کشور اتریش، روایت گر قاتلی روانی است که به خاطر قتل یک زن سال خورده، پس از 10 سال از زندان آزاد می شود. به محض آزادی اش از زندان، به سرعت به دنبال قربانیان تازه می گردد تا حس لذت و علاقه اش به خشونت و قتل را ارضا کند.
فیلم Angst، براساس داستان واقعی قاتلی به نام Werner Kniesek ساخته شده که به اندازه سایر قاتلان سریال مشهور است. این فیلم حتی از فیلم Henry: Portrait of a Serial Killer خوش ساخت تر است، فیلمی که Gasper Noe را هم تحت تاثیر قرار داده بود. این فیلم زیبا، نمایشی از حرکات غیرمعمول دوربین بوده، و شامل صحنه هایی است که از بالای جرثقیل یا به کمک دوربین دستی و نزدیک به کاراکترها گرفته شده است.
نقش آفرینی بازیگر اصلی فیلم، اِروین لِدر، که فیلم های دیگری مثل Schindler’s و Taxideramia را نیز در کارنامه خود دارد، مثال زدنی است. متاسفانه این آخرین فیلمی است که توسط جرالد کارگی ساخته شده است.
شیوه ای که لدر برای به تصویر کشیدن کاراکترش به کار برده، فیلم را آزاردهنده می کند. ترکیبی از روایت شخصی قاتل، که هم زمان به توصیف گذشته خود پرداخته و از بی عرضگی و بی دست و پا بودنش می گوید. همین مسئله، او را از شخصیت اصلی Henry: Portrait of a Serial Killer، منفورتر کرده. اضطراب و دستپاچگی او، تمام نقشه هایی را که برای خود و قربانیانش کشیده، نابود می کند.
8- Snowtown- 2011
زشتی سکانس های این فیلم استرالیایی به حدی است که برای همیشه در قبرستان ذهن شما باقی خواهدماند. فیلم Snowtown، نویدبخش ورود شکوهمندانه کارگردان جوانی به نام جاستین کورزِل به عرصه فیلم سازی است. این فیلم جانیی- درام، براساس داستان واقعی یک قاتل زنجیره ای ساخته شده. صحنه های دل خراش فیلم شامل خشونت علیه حیوانات، اعمال شکنجه و در نهایت به قتل رساندن افراد تحت شکنجه است.
وب سایت راجر رابرت آن را فیلمی اندوهناک به شکل غیرقابل تحملی دردناک توصیف کرده، روزنامه گاردین هم از Snowtown به عنوان فیلمی خوش ساخت و در عین حال نفرت انگیز، یادکرده است. در این فیلم، سکانس های محدودی از اعمال خشونت به چشم می خورد. خشونت های داخل فیلم، بیشتر شنیداری هستند تا دیداری، از طرف دیگر، موسیقی متن تاثیرگذار فیلم، سیاه بودن آن را به خوبی نمایان می کند. تشویشی که کورزل در دل بیننده ایجاد می کند، قبل از به تصویرکشیده شدن سکانس های آزاردهنده، اتفاق می افتد.
در حومه شهر آدلاید، جیمی 16 ساله، با مادری پریشان حال و برادرانش، زندیگ می کند. بعد از اتفاقی که بین مادر جیمی و معشوق اش می افتد، جان با بازی بی نظیر «دنیل هنشال» وارد زندگی آن ها می شود. جان، به زودی، نقش پدر جیمی را ایفا می کند، اما او به شدت از هم جنس گرایان و افرادمتجاوز متنفر بوده و به دنبال پیدا کردن نام و آدرس محل زندگی آن هاست. جان عکس و مشخصات کامل این افراد را همراه با یادداشتی با این مضمون که: «میام سراغت.» را روی دیواری نصب کرده. آن ها قربانیان آینده جان هستند، و در این بین، او جیمی را نیز برای همکاری، وارد بازی خود می کند.
امیدواریم از این مطلب بهره کافی را برده باشید ، بزودی با شما همراه خواهیم بود در یک مطلب تازه تر از دنیای سینما
مجله اینترنتی گلثمین آرزوی بهترینها را برای شما دارد.