وصیتنامه حضرت فاطمه زهرا (س)
از احادیث و اخبار اهل بیت علیهم السلام و راویان اهل سنت چنین بر میآید که بانوی دو عالم حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام دارای سه وصیت نامه در موضوعات مختلف بوده است.
وصیتنامه مالی
حضرت فاطمه علیهاالسلام در روزهای پس از رحلت رسول خدا، در مورد اموال موقوفه و شخصی خویش وصایایی داشت و بسیاری از اموالی را که از رسول خدا به وی رسیده بود، وقف کرد. نقل شده است:
بعد از رحلت رسول خدا، عباس بن عبدالمطلب نزد دختر پیامبر رفت و از وی خواست تا مقداری از اموال رسول خدا را برای پذیرایی از مهمانها و مصارف دیگرش به وی بدهد، لکن معلوم شد دختر پیامبر همه آنها را در راه خدا وقف کرده و چیزی باقی نمانده است.
در اینجا دو نمونه از وصایای مالی آن حضرت را ذکر میکنیم.
حیطان سبعه
حیطان سبعه، باغهای هفت گانهای بود که اطراف آن دیوار کشیده شده بود. بنا به روایتی، حضرت فاطمه علیهاالسلام وصیت کرده بود تا این باغها وقف امور خیریه شود. امام باقر علیه السلام فرمود : مادرم فاطمه این وصیت را انجام داد و پدرم علی بن ابیطالب آن را نوشت و برای همیشه باقی ماند.(1)
أمُّ العیال
ام العیال از دیگر موقوفات فاطمه زهرا علیهاالسلام است که بیست هزار نخل داشت و نیز میوههایی چون لیمو و پرتقال و… در آن کشت میشد. فاطمه اطهر آن را نیز وقف فقرا و سادات کرد که در کتابهای عامه و خاصه چنین آمده است:
أمُّ العیال صدقه فاطمه بنت رسول الله؛ ام العیال صدقه فاطمه دختر رسول خداست.
حضرت فاطمه برای آن هم وصیتنامه خاصی نوشت؛ زیرا این منطقه از اهمیت والایی برخوردار بود. امّ العیال امروز هم دارای چشمههای پر آب و سرشار است و از مناطق سرسبز و ییلاقی به شمار میرود.(2)
وصیت نامه الهی ـ سیاسی
آن حضرت وصایای شفاهی و غیر مکتوب نیز داشت و به حضرت امیرمۆمنان علیه السلام سفارشهایی کرد. این وصیت در آخرین ساعات واپسین عمر مطرح شد و فرازهای مختلفی دارد.
1. مرا یاد کن
او در لحظههای واپسین زندگی به امیرمۆمنان علی علیه السلام فرمود:
قالت: یا اَبَاالْحَسَنِ لَمْ یَبْقَ لِی اِلاّ رَمَقٌ مِنَ اَلْحَیاهِ وَ حَانَ زَمانُ الرَّحِیلِ وَالْوِداعِ فَاسْتَمِعْ کَلامِی فَاِنَّکَ لا تَسْمَعُ بَْعدَ ذلِکَ صَوْتَ فاطِمَهَ أبَداً اوُصیکَ یَا اَبَاالْحَسَنِ اَنْ لا تَنْسَانِی وَ تَزُورَنی بَعدَ مَمَاتِی؛
ای اباالحسن! برای من لحظهای بیش از زندگانی نمانده است و زمان کوچ و خداحافظی فرارسیده است. سخنان مرا بشنو؛ زیرا پس از این صدای فاطمه را هرگز نخواهی شنید. ای اباالحسن! تو را وصیّت میکنم که مرا فراموش نکنی و پس از وفات من همواره مرا زیارت کنی.(3)
2. خواندن قرآن
همچنین حضرت زهرا علیهاالسلام در کلمات ارزشمند دیگری، به امام علی علیه السلام وصیّت فرمود که:
اِذا اَنَا مِتُّ فَتَوَلَّ اَنْتَ غُسْلِی وَ جَهِّزْنِی وَ صَلِّ عَلَیَّ وَ اَنْزِلْنِی قَبْرِی وَ ألْحِدْنِی وَ سَوِّ التُّرابَ عَلَیَّ وَ اجْلِسْ عِنْدَ رَأسِی قَبالَهَ وَجْهِی فَاَکْثِرْ مِنْ تِلاوَهِ وَالدُّعَاءِ فَاِنَّها ساعَهٌ یَحْتاجُ الْمیِّتُ فیِها اِلی اُنْسِ الاَحْیاءِ وَ اَنَا اَسْتَوْدِعُکَ اللهَ تَعَالی وَ اُوصیِکَ فِی وَلَدیِ خَیْراً؛
وقتی وفات کردم تو غسل و کفن مرا به عهده گیر، و بر من نماز بگزار، و مرا درون قبر گذاشته، دفنم کن و خاک را بر روی قبر من ریخته، سپس هموار ساز و بر بالینم رو به روی صورت من بنشین و زیاد قرآن بخوان و دعا کن؛ زیرا در چنین لحظههایی مردگان به انس گرفتن با زندگان نیاز دارند. من تو را به خدا می سپارم و درباره فرزندانم سفارش نیکوکاری دارم.(4)
3. ازدواج با امامه
از وصایای دیگر حضرت زهرا علیهاالسلام به علی علیه السلام توصیه به ازدواج با دختر خواهر فاطمه علیهاالسلام، «امامه» بود که فرمود:
جَزاکَ اللهُ عَنِّی خَیّرَ الْجَزاءِ یَابْنَ عَمِّ رَسولِ اللهِ اَوصیِکَ اَوَّلاً اَن تَتَزَوَّجَ بَعّدِی بِاِبْنَهِ اُخْتِی اَمَامََهَ فَاِنَّها تَکونُ لِوَلِدِی مِثْلِی فَاِنَّ الرَّجالَ لابُدَّ لَهُمْ مِنَ النِّساءِ؛(5)
ای پسر عموی پیامبر! خداوند تو را پاداش نیکو دهد! اولین وصیت من به تو این است که چون مردان به زنان نیاز دارند. پس از من با دختر خواهرم امامه ازدواج کن؛ زیرا او همانند من با فرزندانم مهربان است.(6)
4. آنان را آگاه مساز!
حضرت زهرا علیهاالسلام در تداوم مبارزات منفی علیه کودتاگران سقیفه، به امام علی علیه السلام وصیت کرد:
اِنِّی اُوصیِکَ اَنْ لایَلِیَ غُسْلِی وَ کَفَنِی سِواکَ وَ اِذا اَنَا مِتُّ فَادْفِنِّی لَیْلاً وَ لا تُۆذِّنَّنَ بِی اَحَداً، وَ لا تُۆذِنَنَّ بِی اَبَابَکْرِ وَ عُمَرَ وَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ رَسولِ اللهِ اَنْ لا یُصَلِّیَ عَلَیَّ اَبُوبَکْرٍ وَ لا عُمَرُ؛(7)
همانا من تو را وصیت میکنم که غسل و کفن کردن مرا کسی غیر از تو انجام ندهد و وقتی وفات کردم، مرا شب دفن کن و هیچ کس را خبر نکن و ابوبکر و عمر را نیز مطّلع نساز و تو را سوگند میدهم به حق رسول خدا که ابوبکر و عمر بر جنازه من نماز نخوانند.(8)
امام صادق علیه السلام نقل فرمود که حضرت زهرا علیهاالسلام در لحظههای آخر زندگی خطاب به علی علیه السلام فرمود:
اِذا تَوَفَّیْتُ لا تُعْلِمْ اِلاّ اُمَّ سَلَمَهَ وَ اُمَّ اُیْمَنَ وَ فِضَّهَ وَ مِنَ الرِّجالِ اَبْنَیَّ وَ الْعَبّاسَ وَ سَلْمانَ وَ عَمّاراً وَ المِقْدادُ وَ اَبّاذَرَ وَ حُذَیْفَهَ وَ لا تُدْفِنِّی اِلاّ لَیْلاً وَ لا تُعْلِمْ قَبْرِی اَحَداً؛(9)
وقتی وفات کردم به هیچ کس اطلاع نده، جز اینکه از زنان به امّ سلمه و امّ ایمن و فضّه، و از مردان به دو فرزندم حسن و حسین و عبّاس و سلمان و عمّار و مقداد و اباذر و حذیفه خبر ده. مرا دفن نکن، مگر در شب و قبر مرا به هیچ کس اطلاع نده تا مخفی بماند.(10)
حضرت زهرا علیهاالسلام به اسماء بنت عمیس فرمود:
یا اَسْماءُ اِذا مِتُّ فَاغْسِلْینِی اَنْتِ وَ عَلِیُّ بْنُ اَبِیطالِبٍ وَ لا تُدْخِلِْی عَلَیَّ اَحَداً؛ (11)
ای اسماء، وقتی من از دنیا رفتم، تو و علی مرا غسل دهید و هیچ کس را در کنار جنازه من راه ندهید.(12)
5. دشمن من و رسول خدا را آگاه مکن!
همچنین آن حضرت خطاب به امیرالمۆمنین علی علیه السلام فرمود:
اُوصِیکَ اَنْ لایَشْهَدَ اَحَدٌ جِِنازَتِی مِنْ هۆلاءِ الَّذینَ ظَلَمونِی وَ اَخَذوا حَقِّی فَاِنَّهُمْ عَدُوِّی وَ عَدُوُّ رَسولِ اللهِ وَ لا تَتْرُکْ اَنْ یُصَلِّیَ عَلَیَّ اَحَدٌ مِنْهُمْ وَ لا مِنْ اَتْباعِهِمْ وَ ادْفِنِّی فِی الَّیْلِ اِذا هَدَأت الْعُیُونُ وَ نَامَتِ الاَبْصارُ؛(13)
(ای علی) تو را وصیت میکنم هیچ یک از آنان که به من ظلم روا داشتند و حق مرا غصب کردند، نباید در تشییع جنازه من شرکت کنند؛ زیرا آنها دشمنان من و دشمنان رسول خدا هستند و اجازه نده که فردی از آنها و پیروانشان بر من نماز بگزارد. مرا شب دفن کن، آن هنگام که چشمها آرام گرفته و دیدهها به خواب فرو رفته باشند.(14)
وصیت نامه مکتوب
سخنان فاطمه علیهاالسلام در آخرین لحظات با شوهرش به پایان رسید. او با ذکر شهادتین برای همیشه چشمان خود را بر روی دنیا بست و به دیار ابدی، نزد پدرش رسول گرامی اسلام شتافت. امیرالمۆمنین علیه السلام به اطراف خانه خویش نگاه کرد، چشمش به بسته ای افتاد که از همسرش به یادگار مانده بود. آن را باز کرد و دید حضرت فاطمه علیهاالسلام ، چنین وصیت کرده است:
بِسْمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم. هذا ما اَوْصَتْ بِهِ فاطِمَهُ بِنْتُ رَسولِ اللهِ، اَوْصَتْ وَ هِیَ تَشْهَدُ اَنْ لا الهَ اِلاّ اللهُ وَ اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسولُهُ وَ اَنَّ الْجَنَّهَ حَقُّ وَ النّارَ حَقُّ وَ اَنَّ السّاعَهَ آتِیَهٌ لارَیْبَ فیها وَ اَنَّ اللهَ یَبْعَثُ مَنْ فُی الْقبورِ، یا عَلِیُّ اَنَا فاطِمَهُ بَنتُ مُحَمَّدٍ زَوَّجْنَی اللهُ منْکَ لأکونَ لَکَ فِی الدُّنیا وَ الاخِرهِ، اَنْتَ اَوْلی بِی مِنْ غَیْرِی، حَنِّطْنی و غَسِّلْنِی و کَفِّنِّی بِاللَّیلِ وَ صَلِّ عَلَیَّ وَ ادْفِنِّی بِاللَّیْلِ وَ لا تُعْلِمْ اَحَداً وَ اَسْتَوْدِعُکَ اللهَ و اقْرَءُ عَلی وُلْدِی السَّلامَ اِلی یَومِ الْقِیامَهِ؛(15)
به نام خداوند بخشنده و مهربان. این وصیّتنامه فاطمه دختر رسول خداست و در حالی وصیّت میکند که شهادت میدهد خدایی جز خدای یگانه نیست و محمّد بنده و پیامبر اوست و بهشت حق است و آتش جهنم حق است و همانا روز قیامت فراخواهد رسید و شکّی در آن نیست و خداوند مردگان را از قبر زنده کرده، وارد محشر میفرماید.
ای علی! من فاطمه دختر محمّد هستم. خدا مرا به ازدواج تو درآورد تا در دنیا و آخرت برای تو باشم. تو از دیگران بر من سزاوارتری. حنوط و غسل و کفن کردن مرا در شب به انجام رسان و شب بر من نماز بگزار و شب مرا دفن کن و به هیچ کس اطّلاع نده. تو را به خدا میسپارم و بر فرزندانم تا روز قیامت، سلام و درود میفرستم.(16)
——————————————
پی نوشت:
1) فروع کافی، شیخ کلینی، ج7، ص48، حدیث5؛ بحارالانوار، ج43، ص235.
بسم الله الرحمن الرحیم. هذا ما اوصت به فاطمه بنت محمد رسول الله اوصت بحوائطها السبعه: العواف و الدلال و البرقه و المثیب و الحُسنی و الصافیه و ما لأم ابراهیم الی علیٌ بن ابیطالب فإن مضی علیّ فإلی الحسن فإن مضی الحسن فإلی الحسین فإن مضی الحسین فالی الاکبر من ولدی. شهد الله علی ذلک و المقداد بن الاسود و الزبیربن عوام و کتب علی بن ابیطالب.
2) معجم معالم الحجاز، عاتق بن غیث البلادی، ج6، ص 194.
3) کتاب زهره الریاض کوکب الدّری، ج1، ص253.
4) بحارالانوار ، ج79، ص27.
5) طبری عن احمد بن محمد الخشّاب عن زکریا بن یحیی عن ابن ابی زائده عن أبیه عن محمد بن الحسن عن ابی بصیر عن ابی عبدالله قال امیرالمۆمنین … .
6) بحارالانوار، ج43، ص217؛ ج78، ص253؛ ج28، ص304؛ علل الشرائع، ج1، ص188.
7) روضه الواعظین ذکر حدیثاً فی مرض فاطمه، ص 130.
8) کشف الغمه ، ج 2، ص 68.
9) الطبری الامامی عن احمد بن محمد الخشّاب عن زکریا بن یحیی ابن ابی زائده عن أبیه عن محمد بن الحسن عن أبی بصیر عن ابی عبدالله قال… .
10) دلائل الامامه طبری، ص44؛ بحار الانوار، ج78، ص310.
11) عن عماره بن المهاجر عن ام جعفر.
12) ذخائر العقبی، ص 53.
13) عن علی بن احمد بن العباس احمد بن یحیی عن عمرو ابن ابی المقدام و زیادبن عبیدالله قالاعن اباعبدالله… .
14) بحارالانوار، ج43، ص209؛ ج78، ص253؛ ج28، ص304.
15) عن ابن عباس قال… .
16) کتاب عوالم، ج11، ص514؛ بحارالانوار، ج43، ص214؛ ج100، ص185؛ ج78، ص390.
منبع:
مجله فرهنگ کوثر ، شماره 69 .
سلام خیلی خوب بود .ممنون