چهل حدیث گهربار از امام زین العابدین (ع)
ثَلاثٌ مَنْ کُنَّ فیهِ مِنَ الْمُؤ مِنینَ کانَ فى کَنَفِ اللّهِ، وَاءظَلَّهُ اللّهُ یَوْمَ الْقِیامَهِ فى ظِلِّ عَرْشِهِ، وَآمَنَهُ مِنْ فَزَعِ الْیَوْمِ الاْ کْبَرِ:
مَنْ اءَعْطى النّاسَ مِنْ نَفْسِهِ ما هُوَ سائِلهُم لِنَفْسِهِ، ورَجُلٌ لَمْ یَقْدِمْ یَدا وَرِجْلاً حَتّى یَعْلَمَ اءَنَّهُ فى طاعَهِ اللّهِ قَدِمَها اءَوْ فى مَعْصِیَتِهِ، وَرَجُلٌ لَمْ یَعِبْ اءخاهُ بِعَیْبٍ حَتّى یَتْرُکَ ذلکَ الْعِیْبَ مِنْ نَفْسِهِ.(59)
ترجمه :
فرمود: سه حالت و خصلت در هر یک از مؤمنین باشد در پناه خداوند خواهد بود و روز قیامت در سایه رحمت عرش الهى مى باشد و از سختى ها و شداید صحراى محشر در امان است .
اوّل آن که در کارگشائى و کمک به نیازمندان و درخواست کنندگان دریغ ننماید.
دوّم آن که قبل از هر نوع حرکتى بیندیشد که کارى را که مى خواهد انجام دهد یا هر سخنى را که مى خواهد بگوید آیا رضایت و خوشنودى خداوند در آن است یا مورد غضب و سخط او مى باشد.
سوّم قبل از عیب جوئى و بازگوئى عیب دیگران ، سعى کند عیب هاى خود را برطرف نماید.
2 – قال علیه السلام :
ثَلاثٌ مُنْجِیاتٌ لِلْمُؤْمِن : کَفُّ لِسانِهِ عَنِ النّاسِ وَاغتِیابِهِمْ، وَإ شْغالُهُ نَفْسَهُ بِما یَنْفَعُهُ لاَِّخِرَتِهِ وَدُنْیاهُ، وَطُولُ الْبُکاءِ عَلى خَطیئَتِهِ.(60)
ترجمه :
فرمود: سه چیز موجب نجات انسان خواهد بود: بازداشت زبان از بدگوئى وغیبت مردم ، خود را مشغول به کارهائى کردن که براى آخرت و دنیایش مفیدباشد.
و همیشه بر خطاها و اشتباهات خود گریان و ناراحت باشد.
3 – قال علیه السلام : اءرْبَعٌ مَنْ کُنَّ فیهِ کَمُلَ إ سْلامُهُ، وَمَحَصَتْ ذُنُوبُهُ، وَلَقِیَ رَبَّهُ وَهُوَ عَنْهُ راضٍ: وِقاءٌ لِلّهِ بِما یَجْعَلُ عَلى نَفْسِهِ لِلنّاس ، وَصِدْقُ لِسانِه مَعَ النّاسِ، وَالاْ سْتحْیاء مِنْ کُلِّ قَبِى حٍ عِنْدَ اللّهِ وَعِنْدَ النّاسِ، وَحَسْنِ خُلْقِهِ مَعَ اءهْلِهِ.(61)
ترجمه :
فرمود: هرکس داراى چهار خصلت باشد، ایمانش کامل ، گناهانش بخشوده خواهد بود، و در حالتى خداوند را ملاقات مى کند که از او راضى وخوشنوداست :
1 – خصلت خودنگهدارى و تقواى الهى به طورى که بتواند بدون توقّع و چشم داشتى ، نسبت به مردم خدمت نماید.
2 – راست گوئى و صداقت نسبت به مردم در تمام موارد زندگى .
3 – حیا و پاکدامنى نسبت به تمام زشتى هاى شرعى و عرفى .
4 – خوش اخلاقى و خوش برخوردى با اهل و عیال خود.
4 – قال علیه السلام : یَا ابْنَ آدَم ، إ نَّکَ لاتَزالُ بَخَیْرٍ ما دامَ لَکَ واعِظٌ مِنْ نَفْسِکَ، وَما کانَتِ الْمُحاسَبَهُ مِنْ هَمِّکَ، وَما کانَ الْخَوْفُ لَکَ شِعارا.(62)
ترجمه :
فرمود: اى فرزند آدم ، تا آن زمانى که در درون خود واعظ و نصیحت کننده اى دلسوز داشته باشى ، و در تمام امور بررسى و محاسبه کارهایت را اهمیّت دهى ، و در تمام حالات – از عذاب الهى – ترس و خوف داشته باشى ؛ در خیر و سعادت خواهى بود.
5 – قال علیه السلام : وَاءمّا حَقُّ بَطْنِکَ فَاءنْ لاتَجْعَلْهُ وِعاءً لِقَلیلٍ مِنَ الْحَرامِ وَلا لِکَثیرٍ، وَاءنْ تَقْتَصِدَ لَهُ فِى الْحَلالِ.(63)
ترجمه :
فرمود: حقّى که شکم بر تو دارد این است که آن را ظرف چیزهاى حرام – چه کم و چه زیاد – قرار ندهى و بلکه در چیزهاى حلال هم صرفه جوئى کنى و به مقدار نیاز استفاده نمائى .
6 – قال علیه السلام : مَنِ اشْتاقَ إ لى الْجَنَّهِ سارَعَ إ لى الْحَسَناتِ وَسَلاعَنِ الشَّهَواتِ، وَمَنْ اءشْفَقَ مِنَ النارِ بادَرَ بِالتَّوْبَهِ إ لى اللَّهِ مِنْ ذُنُوبِهِ وَراجَعَ عَنِ الْمَحارِمِ.(64)
ترجمه :
فرمود: کسى که مشتاق بهشت باشد در انجام کارهاى نیک ، سرعت مى نماید و شهوات را زیر پا مى گذارد و هرکس از آتش قیامت هراسناک باشد به درگاه خداوند توبه مى کند و از گناهان دورى مى نماید.
7 – قال علیه السلام : طَلَبُ الْحَوائِجِ إ لىَ النّاسِ مَذَلَّهٌ لِلْحَیاهِ وَمَذْهَبَهٌ لِلْحَیاءِ، وَاسْتِخْفافٌ بِالْوَقارِ وَهُوَ الْفَقْرُ الْحاضِرِ، وَقِلَّهُ طَلَبِ الْحَوائِجِ مِنَ النّاسِ هُوَ الْغِنَى الْحاضِر.(65)
ترجمه :
فرمود: دست نیاز به سوى مردم دراز کردن ، سبب ذلّت و خوارى در زندگى و در معاشرت خواهد بود.
و نیز موجب از بین رفتن حیاء و ناچیز شدن شخصیت خواهد گشت به طورى که همیشه احساس نیاز و تنگ دستى نماید.
و هرچه کمتر به مردم رو بیندازد و کمتر درخواست کمک نماید بیشتر احساس خودکفائى و بى نیازى خواهد داشت .
8- قال علیه السلام : اَلْخَیْرُ کُلُّهُ صِیانَهُ الاْ نْسانِ نَفْسَهُ.(66)
ترجمه :
فرمود: سعادت و خوشبختى انسان در حفظ و کنترل اعضاء و جوارح خود از هرگونه کار زشت و خلاف است .
9 – قال علیه السلام : سادَهُ النّاسِ فى الدُّنْیا الاَسْخِیاء، وَسادَهُ الناسِ فى الا خِرَهِ الاْ تْقیاءِ.(67)
ترجمه :
فرمود: در این دنیا سرور مرد، سخاوتمندان هستند؛ ولى در قیامت سیّد و سرور مردم ، پرهیزکاران خواهند بود.
10 – قال علیه السلام : مَنْ زَوَّجَ لِلّهِ، وَوَصَلَ الرَّحِمَ تَوَّجَهُ اللّهُ بِتاجِ الْمَلَکِ یَوْمَ الْقِیامَهِ.(68)
ترجمه :
فرمود: هرکس براى رضا و خوشنودى خداوند ازدواج نماید و با خویشان خود صله رحم نماید، خداوند او را در قیامت مفتخر و سربلند مى گرداند.
11 – قال علیه السلام : إ نَّ اءفْضَلَ الْجِهادِ عِفَّهُ الْبَطْنِ وَالْفَرْجِ.(69)
ترجمه :
فرمود: با فضیلت ترین ومهمترین مجاهدت ها، عفیف نگه داشتن شکم و عورت است – از چیزهاى حرام و شبهه ناک -.
12 – قال علیه السلام : مَنْ زارَ اءخاهُ فى اللّهِ طَلَبا لاِ نْجازِ مَوْعُودِ اللّهِ، شَیَّعَهُ سَبْعُونَ اءلْفَ مَلَکٍ، وَهَتَفَ بِهِ هاتِفٌ مِنْ خَلْفٍ اءلاطِبْتَ وَطابَتْ لَکَ الْجَنَّهُ، فَإ ذا صافَحَهُ غَمَرَتْهُ الرَّحْمَهُ.(70)
ترجمه :
فرمود: هرکس به دیدار دوست و برادر خود برود و براى رضاى خداوند او را زیارت نماید به امید آن که به وعده هاى الهى برسد، هفتاد هزار فرشته او را همراه و مشایعت خواهند کرد، همچنین مورد خطاب قرار مى گیرد که از آلودگى ها پاک شدى و بهشت گوارایت باد.
پس چون با دوست و برادر خود دست دهد و مصافحه کند مورد رحمت قرار خواهد گرفت .
13 – قال علیه السلام : إ نْ شَتَمَکَ رَجُلٌ عَنْ یَمینِکَ، ثُمَّ تَحَوَّلَ إ لى یَس ارِکَ فَاعْتَذَرَ إ لَیْکَ فَاقْبَلْ مِنْهُ.(71)
ترجمه :
فرمود: چنانچه شخصى تو را بدگویى کند، و سپس برگردد و پوزش طلبد، عذرخواهى و پوزش او را پذیرا باش .
14 – قال علیه السلام : عَجِبْتُ لِمَنْ یَحْتَمى مِنَ الطَّعامِ لِمَضَرَّتِهِ، کَیْفَ لایَحْتَمى مِنَ الذَّنْبِ لِمَعَرَّتِهِ.(72)
ترجمه :
فرمود: تعجّب دارم از کسى که نسبت به تشخیص خوب و بد خوراکش اهتمام مى ورزد که مبادا ضررى به او برسد، چگونه نسبت به گناهان و دیگر کارهایش اهمیّت نمى دهد، و نسبت به مفاسد دنیائى ، آخرتى روحى ، فکرى ، اخلاقى و… بى تفاوت است .
15 – قال علیه السلام : مَنْ اءطْعَمَ مُؤْمِنا مِنْ جُوعٍ اءطْعَمَهُ اللّهُ مِنْ ثِمارِ الْجَنَّهِ، وَمَنْ سَقى مُؤْمِنا مِنْ ظَمَاءٍ سَقاهُ اللّهُ مِنَ الرَّحیقِ الْمَخْتُومِ، وَمَنْ کَسا مُؤْمِنا کَساهُ اللّهُ مِنَ الثّیابِ الْخُضْرِ.(73)
ترجمه :
فرمود: هرکس مؤمن گرسنه اى را طعام دهد خداوند او را از میوه هاى بهشت اطعام مى نماید، و هر که تشنه اى را آب دهد خداوند از چشمه گواراى بهشتى سیرآبش مى گرداند، و هرکس برهنه اى را لباس بپوشاند خداوند او را از لباس سبز بهشتى – که بهترین نوع و رنگ مى باشد – خواهد پوشاند.
16 – قال علیه السلام : إ نَّ دینَ اللّهِ لایُصابُ بِالْعُقُولِ النّاقِصَهِ، وَالاَّْراءِ الْباطِلَهِ، وَالْمَقاییسِ الْفاسِدَهِ، وَلایُصابُ إ لاّ بِالتَّسْلیمِ، فَمَنْ سَلَّمَ لَنا سَلِمَ، ومَنِ اهْتَدى بِنا هُدِىَ، وَمَنْ دانَ بِالْقِیاسِ وَالرَّاءْىِ هَلَکَ.(74)
ترجمه :
فرمود: به وسیله عقل ناقص و نظریه هاى باطل ، و مقایسات فاسد و بى اساس نمى توان احکام و مسائل دین را به دست آورد؛ بنابراین تنها وسیله رسیدن به احکام واقعى دین ، تسلیم محض مى باشد؛ پس هرکس در مقابل ما اهل بیت تسلیم باشد از هر انحرافى در امان است و هر که به وسیله ما هدایت یابد خوشبخت خواهد بود.
و شخصى که با قیاس و نظریات شخصى خود بخواهد دین اسلام را دریابد، هلاک مى گردد.
17 – قال علیه السلام : الدُّنْیا سِنَهٌ، وَالاَّْخِرَهُ یَقْظَهٌ، وَنَحْنُ بَیْنَهُما اءضْغاثُاءحْلامِ.(75)
ترجمه :
فرمود: دنیا همچون نیمه خواب (چرت ) است و آخرت بیدارى مى باشد و ما در این میان رهگذر، بین خواب و بیدارى به سر مى بریم .
18 – قال علیه السلام : مِنْ سَعادَهِ الْمَرْءِ اءنْ یَکُونَ مَتْجَرُهُ فى بِلادِهِ، وَیَکُونَ خُلَطاؤُهُ صالِحینَ، وَتَکُونَ لَهُ اءوْلادٌ یَسْتَعینُ بِهِمْ.(76)
ترجمه :
فرمود: از سعادت مرد آن است که در شهر خود کسب و تجارت نماید و شریکان و مشتریانش افرادى صالح و نیکوکار باشند، و نیز داراى فرزندانى باشد که کمک حال او باشند.
19 – قال علیه السلام : آیاتُ الْقُرْآنِ خَزائِنُ الْعِلْمِ، کُلَّما فُتِحَتْ خَزانَهٌ، فَیَنْبَغى لَکَ اءنْ تَنْظُرَ ما فیها.(77)
ترجمه :
فرمود آیه هاى قرآن ، هر کدام آن ، خزینه علوم خداوند است ، هر آیه وخزینه اى را که مشغول – خواندن مى شوى – در آن دقّت نظر کن که چه در مى یابى .
20 – قال علیه السلام : مَنْ خَتَمَ الْقُرْآنَ بِمَکَّه لَمْ یَمُتْ حَتّى یَرى رَسُولَ اللّهِ صَلّى اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ، وَیَرَى مَنْزِلَهُ فى الْجَنَّهِ.(78)
ترجمه :
فرمود: هر که قرآن را در مکّه مکرّمه ختم کند نمى میرد مگر آن که حضرت رسول اللّه 6و نیز جایگاه خود را در بهشت رؤ یت مى نماید.
21 – قال علیه السلام : یا مَعْشَرَ مَنْ لَمْ یَحِجَّ اسْتَبْشَرُوا بِالْحاجِّ إ ذا قَدِمُوا فَصافِحُوهُمْ وَعَظِّمُوهُمْ، فَإ نَّ ذلِکَ یَجِبُ عَلَیْکُمْ تُشارِکُوهُمْ فى الاْ جْرِ.(79)
ترجمه :
فرمود: شماهائى که به مکّه نرفته اید و در مراسم حجّ شرکت نکرده اید، بشارت باد شماها را به آن حاجیانى که بر مى گردند، با آن ها – دیدار و – مصافحه کنید تا در پاداش و ثواب حجّ آن ها شریک باشید.
22 – قال علیه السلام : الرِّضا بِمَکْرُوهِ الْقَضاءِ، مِنْ اءعْلى دَرَجاتِ الْیَقینِ.(80)
ترجمه :
شادمانى و راضى بودن به سخت ترین مقدّرات الهى از عالى ترین مراتب ایمان و یقین خواهد بود.
23 – قال علیه السلام : ما مِنْ جُرْعَهٍ اءَحَبُّ إ لى اللّهِ مِنْ جُرْعَتَیْنِ: جُرْعَهُ غَیْظٍ رَدَّها مُؤْمِنٌ بِحِلْمٍ، اءَوْ جُرْعَهُ مُصیبَهٍ رَدَّها مُؤْمِنٌ بِصَبْرٍ.(81)
ترجمه :
فرمود: نزد خداوند متعال حالتى محبوب تر از یکى از این دو حالت نیست :
حالت غضب و غیظى که مؤ من با بردبارى و حلم از آن بگذرد و دیگرى حالت بلا و مصیبتى که مؤ من آن را با شکیبائى و صبر بگذراند.
24 – قال علیه السلام : مَنْ رَمَى النّاسَ بِما فیهِمْ رَمَوْهُ بِما لَیْسَ فیِهِ.(82)
ترجمه :
فرمود: هرکس مردم را عیب جوئى کند و عیوب آنان را بازگو نماید و سرزنش کند، دیگران او را متهّم به غیر واقعیّات مى کنند.
25 – قال علیه السلام : مُجالَسَهُ الصَّالِحیِنَ داعِیَهٌ إ لى الصَّلاحِ، وَ اءَدَبُ الْعُلَماءِ زِیادَهٌ فِى الْعَقْلِ.(83)
ترجمه :
فرمود: هم نشینى با صالحان انسان را به سوى صلاح و خیر مى کشاند، معاشرت و هم صحبت شدن با علماء، سبب افزایش شعور و بینش مى باشد.
26 – قال علیه السلام : إ نَّ اللّهَ یُحِبُّ کُلَّ قَلْبٍ حَزینٍ، وَیُحِبُّ کُلَّ عَبْدٍشَکُورٍ.(84)
ترجمه :
فرمود: همانا خداوند دوست دارد هر قلب حزین و غمگینى را (که در فکر نجات و سعادت خود باشد) و هر بنده شکرگذارى را دوست دارد.
27 – قال علیه السلام : إ نَّ لِسانَ ابْنَ آدَمٍ یَشْرُفُ عَلى جَمیعِ جَوارِحِهِ کُلَّ صَباحٍ فَیَقُولُ: کَیْفَ اءصْبَحْتُمْ؟
فَیَقُولُونَ: بِخَیْرٍ إ نْ تَرَکْتَنا، إ نَّما نُثابُ وَنُعاقَبُ بِکَ.(85)
ترجمه :
فرمود: هر روز صبحگاهان زبان انسان بر تمام اعضاء و جوارحش وارد مى شود و مى گوید: چگونه اید؟ و در چه وضعیّتى هستید؟
جواب دهند: اگر تو ما را رها کنى خوب و آسوده هستیم ، چون که ما به وسیله تو مورد ثواب و عقاب قرار مى گیریم .
28 – قال علیه السلام : ما تَعِبَ اءوْلِیاءُ اللّهُ فِى الدُّنْیا لِلدُّنْیا، بَلْ تَعِبُوا فِى الدُّنْیا لِلاَّْخِرَهِ.(86)
ترجمه :
فرمود: دوستان و اولیاء خدا در فعالیّت هاى دنیوى خود را براى دنیا به زحمت نمى اندازند و خود را خسته نمى کنند بلکه براى آخرت زحمت مى کِشند.
29 – قال علیه السلام : لَوْ یَعْلَمُ النّاسُ ما فِى طَلَبِ الْعِلْمِ لَطَلَبُوهُ وَلَوْبِسَفْکِ الْمُهَجِ وَخَوْضِ اللُّجَجِ.(87)
ترجمه :
فرمود: چنانچه مردم منافع و فضایل تحصیل علوم را مى دانستند هر آینه آن را تحصیل مى کردند گرچه با ریخته شدن و یا فرو رفتن زیر آب ها در گرداب هاى خطرناک باشد.
30 – قال علیه السلام : لَوِ اجْتَمَعَ اءهْلُ السّماءِ وَالاْ رْضِ اءنْ یَصِفُوا اللّهَ بِعَظَمَتِهِ لَمْیَقْدِرُوا.(88)
ترجمه :
فرمود: چنانچه تمامى اهل آسمان و زمین گِرد هم آیند و بخواهند خداوند متعال را در جهت عظمت و جلال توصیف و تعریف کنند، قادر نخواهند بود.
31 – قال علیه السلام : ما مِنْ شَیْى ءٍ اءحبُّ إ لى اللّهِ بَعْدَ مَعْرِفَتِهِ مِنْ عِفَّهِ بَطْنٍ وَفَرْجٍ، وَما شَیْى ءٌ اءَحَبُّ إ لى اللّهِ مِنْ اءنْ یُسْاءلَ.(89)
ترجمه :
فرمود: بعد از معرفت به خداوند چیزى محبوب تر از دور نگه داشتن شکم و عورت – از آلودگى ها و هوسرانى ها و گناهان – نیست ، و نیز محبوبترین کارها نزد خداوند مناجات و درخواست نیازمندیها به درگاهش مى باشد.
32 – قال علیه السلام : إ بْنَ آدَم إ نَّکَ مَیِّتٌ وَمَبْعُوثٌ وَمَوْقُوفٌ بَیْنَ یَدَىِ اللّهِ عَزَّ وَ جَلّ مَسْؤُولٌ، فَاءعِدَّ لَهُ جَوابا.(90)
ترجمه :
فرمود: اى فرزند آدم (اى انسان ، تو) خواهى مُرد و سپس محشور مى شوى و در پیشگاه خداوند جهت سوال و جواب احضار خواهى شد، پس جوابى (قانع کننده و صحیح در مقابل سؤ ال ها) مهیّا و آماده کن .
33 – قال علیه السلام : نَظَرُ الْمُؤْمِنِ فِى وَجْهِ اءخِیهِ الْمُؤْمِنِ لِلْمَوَدَّهِ وَالْمَحَبَّهِ لَهُ عِبادَه .(91)
ترجمه :
فرمود: نظر کردن مؤ من به صورت برادر مؤ منش از روى علاقه و محبّت عبادت است .
34 – قال علیه السلام : إ یّاکَ وَمُصاحَبَهُ الْفاسِقِ، فَإ نّهُ بائِعُکَ بِاءکْلَهٍ اءَوْ اءقَلّ مِنْ ذلِکَ وَإ یّاکَ وَمُصاحَبَهُ الْقاطِعِ لِرَحِمِهِ فَإ نّى وَجَدْتُهُ مَلْعُونا فى کِتابِاللّهِ.(92)
ترجمه :
فرمود: بر حذر باش از دوستى و همراهى با فاسق چون که او به یک لقمه نان و چه بسا کمتر از آن هم ، تو را مى فروشد؛ و مواظب باش از دوستى و صحبت کردن با کسى که قاطع صله رحم مى باشد چون که او را در کتاب خدا ملعون یافتم .
35 – قال علیه السلام : اءشَدُّ ساعاتِ ابْنِ آدَم ثَلاثُ ساعاتٍ: السّاعَهُ الَّتى یُعایِنُ فیها مَلَکَ الْمَوْتِ، وَالسّاعَهُ الَّتى یَقُومُ فیها مِنْ قَبْرِهِ، وَالسَّاعَهُ الَّتى یَقِفُ فى ها بَیْنَ یَدَیِ اللّه تَبارَکَ وَتَعالى ، فَإ مّا الْجَنَّهُ وَإ مّا إ لَى النّارِ.(93)
ترجمه :
فرمود: مشکل ترین و سخت ترین لحظات و ساعات دوران ها براى انسان ، سه مرحله است :
1 – آن موقعى که عزرائیل بر بالین انسان وارد مى شود و مى خواهد جان او رابرگیرد.
2 – آن هنگامى که از درون قبر زنده مى شود و در صحراى محشر به پامى خیزد.
3 – آن زمانى که در پیشگاه خداوند متعال – جهت حساب و کتاب و بررسى اعمال – قرار مى گیرد و نمى داند راهى بهشت و نعمت هاى جاوید مى شود و یا راهى دوزخ و عذاب دردناک خواهد شد.
36 – قال علیه السلام : إ ذا قامَ قائِمُنا اءذْهَبَ اللّهُ عَزَوَجَلّ عَنْ شیعَتِنا الْعاهَهَ، وَجَعَلَ قُلُوبَهُمْ کُزُبُرِ الْحَدیدِ، وَجَعَلَ قُوَّهَ الرَجُلِ مِنْهُمْ قُوَّهَ اءرْبَعینَ رَجُلاً.(94)
ترجمه :
فرمود: هنگامى که قائم ما ( حضرت حجّت ، روحى له الفداء و عجّ) قیام و خروج نماید خداوند بلا و آفت را از شیعیان و پیروان ما بر مى دارد ودل هاى ایشان را همانند قطعه آهن محکم مى نماید، و نیرو و قوّت هر یک از ایشان به مقدار نیروى چهل نفر دیگران خواهد شد.
37 – قال علیه السلام : عَجَبا کُلّ الْعَجَبِ لِمَنْ عَمِلَ لِدارِ الْفَناءِ وَتَرَکَ دارَالْبقاء.(95)
ترجمه :
فرمود: بسیار عجیب است از کسانى که براى این دنیاى زودگذر و فانى کار مى کنند و خون دل مى خورند ولى آخرت را که باقى و ابدى است رها و فراموش کرده اند.
38 – قال علیه السلام : رَاءْیْتُ الْخَیْرَ کُلَّهُ قَدِ اجْتَمَعَ فِى قَطْعِ الطَّمَعِ عَمّا فِى اءیْدِى النّاسِ.(96)
ترجمه :
فرمود: تمام خیرات و خوبى هاى دنیا و آخرت را در چشم پوشى و قطع طَمَع از زندگى و اموال دیگران مى بینم (یعنى قناعت داشتن ).
39 – قال علیه السلام : مَنْ لَمْ یَکُنْ عَقْلُهُ اءکْمَلَ ما فیهِ، کانَ هَلاکُهُ مِنْ اءیْسَرِما فیهِ.(97)
ترجمه :
فرمود: کسى که بینش و عقل خود را به کمال نرساند – و در رُکود فکرى بسر برد – به سادگى در هلاکت و گمراهى و سقوط قرار خواهد گرفت .
40 – قال علیه السلام : إ نَّ الْمَعْرِفَهَ، وَکَمالَ دینِ الْمُسْلِمِ تَرْکُهُ الْکَلامَ فیما لایُغْنیهِ، وَقِلَّهُ ریائِهِ، وَحِلْمُهُ، وَصَبْرُهُ، وَحُسْنُ خُلْقِهِ.(98)
ترجمه :
فرمود: همانا معرفت و کمال دین مسلمان در گرو رهاکردن سخنان و حرف هائى است که به حال او – و دیگران – سودى ندارد.
همچنین از ریاء و خودنمائى دورى جستن و در برابر مشکلات زندگى بردبار و شکیبا بودن و نیز داراى اخلاق پسندیده و نیک سیرت بودن است .
پی نوشتها:
59- تحف العقول : ص 204، بحارالا نوار: ج 75، ص 141، ح 3.
60- تحف العقول : ص 204، بحارالا نوار: ج 75، ص 140، ح 3.
61- مشکاه الا نوار: ص 172، بحارالا نوار: ج 66، ص 385، ح 48.
62- مشکاه الا نوار: ص 246، بحارالا نوار: ج 67، ص 64، ح 5.
63- تحف العقول : ص 186، بحارالا نوار: ج 71، ص 12، ح 2.
64- تحف العقول : ص 203، بحارالا نوار: ج 75، ص 139، ح 3.
65- تحف العقول : ص 210، بحارالا نوار: ج 75، ص 136، ح 3.
66- تحف العقول : ص 201، بحارالا نوار: ج 75، ص 136، ح 3.
67- مشکاه الا نوار: ص 232، س 20، بحارالا نوار: ج 78، ص 50، ح 77.
68- مشکاه الا نوار: ص 166، س 3.
69- مشکاه الا نوار: ص 157، س 20.
70- مشکاه الا نوار: ص 207، س 18.
71- مشکاه الا نوار: ص 229، س 10، بحارالا نوار: ج 78، ص 141، ح 3.
72- اءعیان الشّیعه : ج 1، ص 645، بحارالا نوار: ج 78، ص 158، ح 19.
73- مستدرک الوسائل : ج 7، ص 252، ح 8.
74- مستدرک الوسائل : ج 17، ص 262، ح 25.
75- تنبیه الخواطر، معروف به مجموعه ورّام : ص 343، س 20.
76- وسائل الشیعه : ج 17، ص 647، ح 1، ومشکاه الا نوار: ص 262.
77- مستدرک الوسائل : ج 4، ص 238، ح 3.
78- من لا یحضره الفقیه : ج 2، ص 146، ح 95.
79- همان مدرک : ج 2، ص 147، ح 97.
80- مستدرک الوسائل : ج 2، ص 413، ح 16.
81- مستدرک الوسائل : ج 2، ص 424، ح 21.
82- بحار الا نوار: ج 75، ص 261، ح 64.
83- بحارالا نوار: ج 1، ص 141، ضمن ح 30، و ج 75، ص 304.
84- کافى : ج 2، ص 99، بحارالا نوار: ج 71، ص 38، ح 25.
85- اصول کافى : ج 2، ص 115، وسائل الشّیعه : ج 12، ص 189، ح 1.
86- بحارالا نوار: ج 73، ص 92، ضمن ح 69.
87- اصول کافى : ج 1، ص 35، بحارالا نوار: ج 1، ص 185، ح 109.
88- اصول کافى : ج 1، ص 102، ح 4.
89- تحف العقول : ص 204، بحارالا نوار: ج 78، ص 41، ح 3.
90- تحف العقول : ص 202، بحارالا نوار: ج 70، ص 64، ح 5.
91- تحف العقول : ص 204، بحارالا نوار: ج 78، ص 140، ح 3.
92- تحف العقول : ص 202، بحارالا نوار: ج 74، ص 196، ح 26.
93- بحار الا نوار: ج 6، ص 159، ح 19، به نقل از خصال شیخ صدوق .
94- خصال : ج 2، ص 542، بحارالا نوار: ج 52، ص 316، ح 12.
95- بحارالا نوار: ج 73، ص 127، ح 128.
96- اصول کافى : ج 2، ص 320، بحارالا نوار: ج 73، ص 171، ح 10.
97- بحارالا نوار: ج 1، ص 94، ح 26، به نقل از تفسیر امام حسن عسکرى علیه السلام .
98- تحف العقول : ص 202، بحارالا نوار: ج 2، ص 129، ح 11.