شعر و ترانهنوشته های حامد نوروزی
شعر توهم – حامد نوروزی
توهم
شب تاسپیده ، من بودم ولالایی یار
امانمی دانم چراخواب نمی برد!
غوغای دلدارم نمی گفت.
رنجوروسرسخت
بااین همه درد
ناگه سحرگاه
بانورخورشید
تنها رهام کرد
همراه اورفت
حامد نوروزی