شعر و ترانهنوشته های حامد نوروزی
شعر ناگهان تیری – حامد نوروزی
ناگهان تیری رها شد از کمان
بر دلم زد ،حال و روزم شد فغان
من معلق گشتم از کار جهان
چهره ام آشفته شد در آسمان
تشنه ام از دست این آب زمان
چون به آغوشت رسم یارم شبان
دست در دستان تو گیرم کمان
ناگهان تیری به قلبم شد نشان
حامد نوروزی