شعر و ترانهنوشته های علی ناصری

شعر پرده ی آخر – علی ناصری (عین)

من پرده ی آخر دارم توشدم
درسادگی ام چقدرخام توشدم
درکوچه ی انگوری تان وقت غروب
افتادم وخنده ای به نام توشدم
درآلبوم خاطره ی خلوتمان
درابری دل ،کمی به کام نوشدم
درغرش ابری دل وبارانت
افتادم واکسیر به جام توشدم
یک شبنم صبر زرد برچهره ی گل
آخر چوکبوتری به دام تو شدم

امتیاز شما به این مطلب
پرده آماده دارکوب

مطالب پیشنهادی

‫2 دیدگاه ها

  1. درود ها
    بسیار زیبا و دلنشین سروده اید
    سربلند باشید

دکمه بازگشت به بالا