شعر و ترانهنوشته های زانا کوردستانی

تنهایی مضطر – سعید فلاحی (زانا کوردستانی)

یادِ تو
دردی است
مچاله!
میان قفسهٔ سینه‌ام
لبریز از یک تنهایی مظطر!
و تمام روز
بی تو
کارِ من است
شانه کردنِ
موهای سیاهِ تنهایی،
و لاک زدنِ
ناخن های کبودش
شاید فراموشم شود
این تنهایی پر اضطراب را
و دوستت دارم هایی پر از افسوس
که از چشم هایم سرازیرند
در فراقت…

سعید فلاحی (زانا کوردستانی)

امتیاز شما به این مطلب
خیریه سلام | موسسه حامیان سلامت کودکان
تبلیغات

مطالب پیشنهادی

یک دیدگاه

  1. درود ها
    بسیار زیبا و دلنشین سروده اید
    پاینده باشید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا