شعر و ترانهنوشته های حامد نوروزی

شعر شبی که – حامد نوروزی

شبی که …
شبی که تو رفتی
من دیوانه وار به سوی دیوارناامیدی رفتم
درآن شب نامراد
که عصیان روحم بود
باچه ترفندها
درکوچه های بی خردی رفتم
با دریای شراب
تامرز بی خبری رفتم
زآن شبی که تورفتی
ازپشت آن دیوار
درذهن من طنین وداعت
همیشه ماند…
حامد نوروزی

امتیاز شما به این مطلب
تبلیغات

مطالب پیشنهادی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا